بحکومت برکه نیز منصوبش ساخت.[۱]
در روزنامه کامبرون نوشته شده که قرار بود سه هزار و پانصد داوطلب را بعربستان بفرستد تا بجای کسانی که در حصار و دیگر جاها نابود شدهاند بکار برخیزند و «شاه فرمان داده که همینکه کنار دریا بچنگ آوردند در آن کشور بروند و گمان میرود چنین عزم دارد که همگی آن مرزوبوم را بگیرد ولی در هنگامی که بچنین کاری میپردازد کشور خودش را نابود میسازد زیرا چیزی جز بدبختی و بیداد و مردم آزاری در اینجاها دیده و شنیده نمیشود و هرروزه خراجی از مردم میگیرند و پیش از آنکه یک مالیات پرداخته شود دیگری را بر آنها میاندازند.[۲]
در این هنگامه عاقبت جنگ میان ایران و ترکیا دست داد و با اینهمه نادر از عزم خود درباره عمان چشم نپوشید و تنها برخی از اسطولش را در اوت ۱۷۴۳ (۳) از صحار برداشت وگرنه هیچ بخشی از سپاهش را در عربستان بازنطلبید تا بر قشونش بر بین النهرین بیفزاید. از چندی پیش میان تقی خان و کلبعلی خان در عمان دشمنی سختی دست داده و هر یک دیگری را نزد نادر متهم میساخت و سرانجام نادر فرمانی فرستاده کلبعلی خان را احضار و محمد حسین خان قرقلو را بجایش بسرداری برگماشت.[۳]