محترم سرلشکر واسیلی لواشوو [۱] دارندهٔ نشان سنت آلکساندر [۲] فرمانده کل سپاهیان روسیه در گیلان و فرمانفرمای ایالات ساحلی دریای خزر در دارالمرز و از سوی پادشاه بسیار سعادتمند اصفهان و مالک اراضی و غیره و غیره و غیره سپهسالار بسیار معتمد و بسیار محترم محمد صیدال خان و بیگلربیگی و محترمترین عالی جنابان مستوفی عالی خاصه میرزا محمداسمعیل و عمر سلطان و حاجی ابراهیم که در میان دربارهای معظم و دولتهای کشورهای معظم و اتباع آنها متفقاً اتحاد حقیقی و دایمی را مفید دانستهاند این عهدنامهٔ دوستی ابدی شامل مواد ذیل بسته میشود:
۱- تمام زمینها و شهرها با تمام متعلقات آنها که در ایران بطرفین معظمین ضمیمه شده است چه جاهایی که پیش ازین سرحد واقع شده و چه جاهایی که اخیراً سرحد معین کردهاند بترتیبی که در مادهٔ سوم اعلام شده تا جاودان در تصرف طرفین معظمین خواهد بود.
۲- اعلیحضرت امپراتور سراسر روسیه از سوی دولت معظم خود اراده کرده است که ایالت استراباد و مازندرانرا که از ایالات ساحلیست بمناسبت دوستی دیرین که امپراتور روسیه نسبت بایران دارد بایران واگذار کند اما بدین شرط حتمی و استوار که این ایالات بهیچوجه بدولت های دیگر واگذاشته نشود و اگر این شرط را مورد بیاعتنایی قرار دهند ایالات مزبور با همهٔ متعلقات آن دوباره تا جاودان و بطور تجزیهناپذیر متعلق بامپراتوری روسیه خواهد شد و این قرارداد نقض خواهد شد.
۳- سرحد دو طرف در میان ایالات و زمینها و شهرها و همهٔ متعلقات سابق آنها بدینگونه خواهد بود: از بالای دربند از سوی دریا بداخل زمینها و از آنجا تا رود کر و تا مصب رود ارس که باب عالی (دولت عثمانی) سرحد قرار داده است و از رود کر تا مصب رود ارس تمام ایالات ساحلی متعلق بامپراتوری روسیه که بلافاصله و از خطی که از بالا میگذرد با ایالات ساحلی دیگر از روی کوهها پیوستگی دارد و نواحی ماسوله و شفت و کهدم و تمام دارالمرز با سرحدات ایالتی سابق خود مستملکات هر دو طرف معین و منقسم میشود و باید بیهیچگونه بحث و اعتراض باقی بماند و قابل نقض نیست و از محل انتهای این نواحی پس از عبور از شفت از سرحدات آنها تا شاهراه واقع در میان گیلان و قزوین در میان کهدم و زیتون رودبار تا محل نقلهبر که در آنجا کاروانسرا هست و آن کاروانسرا در طرف متعلق بروسیه باقی میماند و از نقلهبر و کاروانسرا هم از روی رودخانهٔ سبدور میگذرد و از بالای کوهها مستقیماً بیانحراف بهیچ سویی بمحل دلی مای در دامنهٔ کوه ماکلاش