عرب و ترک زبانست.
چون پادشاهان صفوی از آذربایجان برخاستهاند و قزلباشها آذربایجانی بودهاند و قاجارها مانند افشارها و بیاتها هم از آذربایجان آمدهاند. پس شک نیست که قاجارها از ترکان غربی بودهاند و نه مغول.
در دورهای که قاجارها در ایران بیشتر از همه وقت پراکنده شده بودند در آذربایجان و مازندران و گرگان (استرآباد) و اطراف طهران بودند و هرگز اثری ازیشان در نواحی شرقی دیده نشده است. این خود دلیلست برین که از غرب آمدهاند و اگر از شرق آمده بودند میبایست در مشرق ایران هم بوده باشند.
زبان قاجارها نیز در همه مراحل ترکی غربی بوده است و این همان زبانیست که نخستین شاعر آن شاه اسمعیل صفویست که خطایی تخلص میکرده و هنوز هم یکی از بهترین شاعران زبان ترکی غربی بشمار میرود و میدانیم که مادرش از ترکان بایندری یعنی آققویونلو بوده است.
دلیل مهم پیوستگی ترکان غریی خصایص زبانی آنانست که بیکدیگر کاملا مربوطاند و بحث درین زمینه سخن را بدرازا میکشد اما از یکی دو مثال بسیار محسوس نمیتوان گذشت: یکی آنست که درمیان همهٔ این طوایف ترکان غربی علامت نسبت برای تسمیهٔ قبایل و طوایف کلمهٔ «لو» است که به این شکل مینویسند و تلفظ درست آن «لی» است و بسیاری از طوایف ترکان غربی نامشان با این جزء ترکیب شده است مانند قراقویونلو و آققویونلو و شاملو و عزالدین لو و اینانلو و قوانلو و دوانلو و سپانلو و قایخلو و خزینهدارلو و کهنهلو و کرلو و بکشلو و سوباتایلو و چلبیانلو و غیره. این جزء و ازینگونه نامهای مرکب با لو در میان ترکان شرقی نیست.
پیوستگی ترکان غربی با یکدیگر باندازهایست که هنوز طوایف جزء بنام قشقایی که ضبط درست آن «قاشقای» است در دور ترین نقاط شمالی قلمرو ترکان غربی هستند و همین نام در میان ترک زبانان جنوب ایران دیده میشود. آهنگها و سرودهایی هم هست که هر دو گروه با این همه مسافت و بیش از سیصد سال زمانی که در میانشان هست هنوز میخوانند و تغنی میکنند.
در این صورت و با دلایلی که بیش ازین آوردم و تحقیقی که درین زمینه کردهام گمان ندارم شکی مانده باشد که:
۱) قاجارها مغول نبودهاند بلکه ترک بودهاند.
۲) ترکمان و سلجوقی نبودهاند بلکه از ترکان غربی و خویشاوند نزدیک خزرها و قبچاقها و بلغارها و بجناکها بودهاند.