باین و گاهی بآن تسلیم شود و برای رهایی از درخواستهای بیپایان ایشان منافعی بدولتهای دیگر اروپا و آمریکا که امیدوار بودند زیادهرویهای روس و انگلیس را جبران کنند بدهد چارهٔ دیگر نداشتند. این دوره را دورهٔ امتیازهای بیحدوحصر باید دانست و درضمن چادرنشینهای مسلح شمال وجنوب ایران که بیشتر دست نشاندهٔ بیگانگان بودند روزبروز در راهزنی و پریشانکردن اوضاع گستاختر و دلیرتر میشدند. دولت ایران که خود را در برابر تمدن جدید ناتوان میدید یگانه راه توانایی خود را دشمنی و ستیزه با رواج تمدن اروپایی و اندیشهای آزادی خواهی میدانست و ازین رهگذرها روزبروز زندگی بر مردم ایران دشوارتر و دامنهٔ بیداد کارگزاران دیوان گشادهتر میشد. درین دوره نواحی هرات در ۱۲۷۳ و مرو و خیوه در ۱۲۹۹ قمری یکسره از دست ایران رفت.
در دورهٔ فرمانروایی یازدهسالهٔ مظفرالدینشاه از ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۴ قمری ایران همچنان راه زوال و ناتوانی را میپیمود تا آنکه منتهی شد بتصویب قانون اساسی در ۱۴ ذیقعدهٔ ۱۳۲۴ قمری. دورهٔ فرمانروایی دو سال و پنج ماههٔ محمدعلیشاه از ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ قمری دورهٔ بسیار آشفته و بریشان کشمکش و زدوخورد در میان هواخواهان حکومت مشروطه و درباریان بوده است.
دورهٔ فرمانروایی هفده سال و ده ماههٔ سلطان احمدشاه از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۴ قمری را باید بدو دوره تقسیم کرد. در دورهٔ اول تا ۲۷ شعبان ۱۳۳۲ شش سال و دو ماه سلطان احمدشاه صغیر بود و دو تن نایبالسلطنه کارهای کشور را بدست گرفتند. در دورهٔ دوم که وی مسئولیت کارهای ایران را برعهده داشت در سراسر جنگ جهانی اول از ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۶ قمری چهار سال خاک ایران میدان تاختوتاز لشکریان و هواخواهان متفقین (روس و انگلیس و فرانسه و دیگران) و متحدین (آلمان و اتریش و عثمانی) و پس از آن گرفتار عواقب وخیم جنگ جهانی بود.