پ ۹۵
میرزا محسن (از نمایندگان مجلس یکم)
را بمردم خوانده بهمگی مژدهها دادند و همچنین در خانه عضدالملک درباریان و شاهزادگان آنرا فیروزی خود شمارده سخت بنازیدند. بگفته روزنامه مجلس «صدای زنده باد شاهنشاه عادل، پاینده باد اعلیحضرت محمدعلی شاه سلطان مشروطهخواه ملتنواز گوش فلک اثیر را کر میساخت»
این بود آخرین فریبکاری محمدعلی میرزا. شب آنروز پس از نیمه شب امیر بهادر با بیست تن غلامان تفنگدار بزرگنده رفته در سفارت روس بستی نشست. آن چند تن دیگر نیز هر کدام پناهگاهی بخود جستند و رو پنهان گردانیدند: ولی خواهیم دید که جز برای دو سه روزه نمیبود.
یک کوشش بدخواهانه از نمایندگان بیگانه در همان روزها یک کوشش بدخواهانهای، که خود دنباله نیرنگ محمدعلی میرزا میبود، از نمایندگان روس و انگلیس دیده شد که می باید در اینجا بنویسم. ما این داستان را یکی در کتاب آبی مییابیم که سفیر انگلیس بوزیر خارجه آندولت آگاهی داده و دیگری در کتاب پرفسور