را مژده دادند. در همه جا مایه شادمانی گردید.
سپس پسین روز سهشنبه هشتم مهر (۲۲ شعبان) دسته ای از آنان دوباره بمجلس آمدند و از روی سوگند نامهای که نوشته بودند همگی سوگند یاد کردند که «یداً قلماً قدماً سرا جهرا حامی اساس مشروطیت و مقوی اجرای قوانین آن» باشند، و اگر کاری بآخشیج این سوگند از ایشان سرزند «بلعنت خدا و رسول گرفتار» باشند. اینک نامهای آنان را از روی روزنامه مجلس در اینجا میشماریم:
جلالالدولهآصفالدولهامیر بهادرجنکظفرالسلطنهموثقالدولهاقبالالدولهعلاءالدولهسپهدارسردار فیروزوزیر افخم امیراعظموزیر مخصوصمؤتمنالملکسردارمنصورمحتشمالسلطنهقوامالملکمجیرالدولهصدرالسلطنهعلاءالسلطنهآجودانباشی توپخانهعلیرضاخان گروسیسالارالسلطنهحاجبالدولهمدیر تشریفاتمعینالسلطنهمعینالدوله سالار اعظمسالار نصرتحمیدالملکفارسالسلطنه لیثالسلطنهسیفالممالکقولرآغاسیسالارنظامبهادرنظامفتحالسلطنهحاجبالدولهمختارالدولهحشمتالدولهمجیدالممالکوزیر دربارمدیرالملکمعاونالدولهوزیر مخصوص ابراهیمخانامیر تومانسرادر مسعودموثقالملکوزیر نظامسردار کل عزیزالسلطان سردارمفخمنصرالملکاعزازالدوله شجاعالسلطنهسهمالدولهسهامالدوله حمزهآقا حسینقلیخان نوابآصفالسلطنه
حبل المتین مینویسد : «جناب امیر بهادر جنک چون از یاد کردن قسم فارغ شد پایین آمده بعموم تماشاییان که حیران فتوت آنها شده بودند خطاب کرد که قرعهٔ این فال میمون بنام من بیرون آمده دو روز دیگر بطرف ارومیه حرکت کرده جان و سر بر کف دست بطرف مقصود خواهم شتافت و شاید دیگر خدمت برادران نرسم و با کمال شرف جانبازی کنم شما دعای خود را همراه من سازید که از عهده این خدمت وطن بیرون آیم»
بیچاره مردم فریب این دروغها را میخوردند و با این نمایشهای