اصلاحات اداری
در دورههای گذشته همواره ادارات ایران و چرخهایی که میبایست کارهای کشور را بگردانند بهیچ وجه از عهدهٔ اداره کردن کشوری باین وسعت بر نمیآمدند. صفویه در ایران تشکیلاتی داده بودند که در آن زمان بهترین سازمانهای اداری جهان بود و همه نیازمندیهای کشور را تامین میکرد. مخصوصا در زمان شاه عباس اول قلمرو وسیع صفویه که تقریبا دو برابر ایران امروز بود در کمال امن و آسایش و راستی و درستی وعدل و داد اداره میشد.
پس از صفویه در نتیجهٔ انقلابهای داخلی و ضعف و سستی دولت ادارات ایران در بدترین مراحل آشفتگی و پریشانی افتاده بود، مخصوصا در دورهٔ قاجارها ستم و بیداد ماموران دولت بجایی رسیده بود که مامور دولت یا «مأمور دیوان» را در آن زمان نمایندهٔ ستمگری و زورگویی میدانستند و اصطلاح «حکم دیوان» مرادف با بیداد و ستم بود. در آن دوره سالیان دراز مشاغل دولتی را بمزایده میگذاشتند و هرکس بیشتر رشوه میداد باو رجوع میکردند. چون حساب و کتابی در کار نبود و دولت بازپرسی و بازخواست نمیکرد آنکس که برای رفتن بماموریتی مبلغ گزافی پرداخته بود البته تا بمحل میرسید چون میدانست بزودی احضارش خواهند کرد و چندان مجال برای جبران ضرر ندارد از همان روز اول شتابان بتعدی آغاز میکرد و آنچه زورش میرسید یا از دستش بر میآمد بزور و اکراه و حتی بحبس و شکنجه از مردم بیپناه میگرفت. البته چون میبایست عدهای از متنفذان پایتخت را هم خشنود کند و بایشان نیز سهم بدهد تا هر چه بیشتر بر سر کار بماند چندین برابر حرص و طمع خود از مردم میگرفت. پیداست که زیردستانش نیز مانند وی بودند و همه سهمی داشتند و حقی میخواستند. اینست که از فراش گرفته تا حاکم جز غارتکردن مردم کاری نداشتند. درین دوره مالیات هر ناحیه را بحاکم آنجا مقاطعه میدادند و پیداست که او هم چند برابر آنچه مقرر بود از مردم میگرفت و کسی ازو بازخواست نمیکرد.
در دورهٔ مشروطیت ظاهرا اداراتی باصول جدید تاسیس کرده بودند و ظاهر این بود که ادارات منظمی و وزارتخانههایی هست و قوانینی وضع شده که بآنها عمل میکنند ولی در حقیقت باطن کار تغییر نکرده بود زیراکه هم چنان متنفذان محلی و اشـرار و سرکشان باقی بودند و مامورانیکه نمایندهٔ دولت ناتوان و بیارادهای و وزارتخانهٔ سستی بودند در هر محل پیرو طمع و غرض همان متنفذان وس ران محل بودند که همه کارها در دست ایشان بود و همه در پایتخت دستیارانی داشتند و بزور یا تطمیع مقاصد
خود را پیش می بردند. این سران محلی وکیل آن ناحیه را از دستنشاندگان و همدستان