عواقب اقتصادی این امتیازات بمراتب بیش از زیانهای سیاسی و اجتماعی آن بود زیرا که اساساً اینگونه عهدنامها برای تأمین سود دولتهای بزرگ بزیان دولتهای کوچک بود. چند بار که در ایران کارخانهای برای تولید کالای ضروری ساختند چون کالای این کارخانه ارزانتر از کالایی که از آن کشور وارد میکردند تمام میشد از یک طرف بهای کالای خود را موقتاً و بحالت مصنوعی پایین بردند و از طرف دیگر فشار آوردند تا آن کارخانه را ببندند و کارخانهٔ قند کهریزک و کارخانهٔ نخبافی تهران همین سرنوشت را پیدا کرد. برخی از امتیازات در گوشه و کنار ایران باعث خونریزی هم شدهاست.
بدینگونه جای تردید نیست که بیش از صد سال استقلال ایران در منتهی درجهٔ سستی و لرزندگی بود و باندک بادی ممکن بود از پای درآید. چندین بار کشور ما تا پای پرتگاه زوال و انقراض رسید و تنها حوادث روزگار و اوضاع جهان استقلال ایران را نجات داد.
کسانیکه مرزهای ایران را در دویست سال پیش در نظر بگیرند و با مرزهای ایران در پایان دورهٔ قاجارها بسنجید میبینید که درین دوره یک ثلث از خاک ایران از دست رفتهاست.
در دورهٔ صفویه دولت ایران یکی از نیرومندترین و مشهورترین دولتهای جهان بود و حتی بارها دولتهای بزرگ اروپا پیروی از سیاست ایران در جهان کردند. ایرانیان نیروهای دولت پرتغال را که یکی از نیرومندترین دولتهای آن روزگار بود از خلیج فارس راندند و دستهای ایشان را از جزایر خلیج کوتاه کردند، اما تدریجاً ناتوانی ایران بجایی رسید که در مجلس صلح ورسای در پایان جنگ جهانی اول نمایندگان بسیاری از کشورهای کوچک را پذیرفتند و بنمایندهٔ ایران راه ندادند و حتی از شنیدن سخنان ایران خودداری کردند.
سالیان دراز ایران با همسایگان خود اختلافهای سرحدی داشت که بپایان نمیرسید زیرا که البته دعاوی دولت ناتوانی را کسی نمیپذیرد. درین مدت چندین بار سپاهیان بیگانه برای اینکه دولت ایران را بتسلیم در برابر خود وادار کنند وارد ایران شدند و حتی یک بار تا چند فرسنگی شمال تهران رسیدند. حتی در یکی از قراردادها قید کرده بودند ایرانیان در ارتش ایران نباید از پایهٔ سرهنگی ببالا بروند. بسیاری از اعیان و اشراف و ملاکان و سرمایهداران ایران بودند که یا رسماً تبعه و یا تحتالحمایهٔ بیگانگان بودند و مستشار مالیهٔ آمریکایی ایران که خواست مالیات یکی ازین تحتالحمایگان را وصول کند در نتیجهٔ نزدیکشدن سپاهیان بیگانه بتهران ناچار از ایران رفت. حتی اتفاق افتاد که دولت ایران خواست وزیر مختار خود را در یکی از پایتختهای اروپا عزل کند و از عهده برنیامد.
ورود سپاهیان بیگانه از راه بوشهر بتنگستان و دشتی و دشستان و از راه جلفا بتبریز و کشتارهای ایشان مخصوصاً در تبریز و رشت و بمباران گنبد امام هشتم در مشهد از حوادث بسیار ناگوار دورهٔ زمامداری قاجارهاست که هر یک از آنها در خور کتابی جداگانه است.