فرموده بود که تا امروز تاریخ ماند، بعد از آن چون شب آمد که: و انّما اللیل نهار الأدیب۱[۱]بمجلس شراب فرونشستند، بازرگان فرمود تا دور در مقابل خواجۀ نوشروان چراغدانی آوردند و بزمین نهاده،[۲] در حال گربۀ بیامد و چراغ بهر دو دست بر سر خویش نهاد و میداشت. وزیر چون آن حالت بدید دریافت و بدانست که ازین جمله غرض بازرگان آنست که تا کفایت خویش معلوم گرداند، چه حیوانی[۳] وحشی را که درو نفس ناطقه معدومست بریاضت تأدیب چنین مؤدّب گردانید فرزندی که درو چندین هنر و خصایص و تمیز باشد چگونه صورت کنند ازو مکروهی بگروهی رسد، در حال وزیر بفرمود تا معتمدی از آن او بشود و موشی بیاورد و از دور بدان گربه نماید، چنان کردند.
چون گربه موش بدید برجست و چراغدان بینداخت و موی سر و محاسن و جامههای بعضی از حاضران مجلس بروغن چرب شد و بازرگان از خجالت در سرای رفت. وزیر بفرمود تا نزدیکش آوردند، گفت در کیاست فرزند و ریاضت تو او را شکّی نیست امّا باوّل مرتبۀ که یابد عربده چنین کند که ازین گربۀ مربّی مهذّب مجرّب مشاهده کردی، مثلی مشهورست:
لو لا العقول لکان أدنی ضیغ | مأدنی الی شرف من الانسان[۴] |
و اگر حسب و نسب را در شرع و رسم مرتبتی نبودی صاحب شرع که علم او از پرتو نور عالم غیب است، بخلاف سایر علوم که معلوم عالمیان کون و فساد است، فتوی نفرمودی که:
- ↑ از جملۀ ابیاتی است که یحیی بن خالد برمکی بپسر خود فضل موقعی که فضل عامل خراسان بوده و ازو بهارون شکایتی دایر بر اشتغال بصید و ادمان در شرب رسیده بود نوشته و آن قطعه این است:
انصب نهارا فی طلاب العلی و اصبر علی فقد لقاء الحبیب حتی اذا اللیل اتی مقبلاً و استترت فیه وجوه العیوب فکابد اللیل بما تشتهی فانما اللیل نهار الادیب کم من فتی تحسبه ناسکا یستقبل اللیل بأمر عجیب ارخی علیه اللیل استاره فبات فی لهو و عیش خصیب و لذة الاحمق مکشوفة یسعی بها کل عدو رقیب (ابن خلکان ج ۱ ص ۴۴۶ چاپ طهران) - ↑ کذا در الف و ب، در ج و سایر نسخ: و بر زمین نهادند.
- ↑ الف: حیوان: ج و سایر نسخ: حیوانی (بدون وحشی).
- ↑ از نونیۀ مشهور متنبی در مدح سیف الدوله و فتح شهر آمد (العرف الطیب ص ۴۳۹).