برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۹۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

یونانی متحد نبودند، چه تسّالیان و تبی‌ها و اهالی آرگس و غیره طرفداران ایران بودند و، اگر بعض آنها با جان و دل برای ایران جنگ نکرده باشند به یونانیها هم کمک نکرده‌اند. از این نکته گذشته، هرودوت مکرّر گوید که «پارسیها و مادیها و سکاها خوب می‌جنگیدند» و این عده، اگر اسلحۀ خوب می‌داشت، کافی بود برای اینکه به جنگ با بهره‌مندی خاتمه دهد. بعد، می‌گویند یونانیها در خانۀ خودشان می‌جنگیدند و برای آزادی، ولی ایرانیان جنگ را از ترس شاه می‌کردند. این هم صحیح است، ولی، اگر خبطهای مذکور در فوق نمی‌بود و ایرانیان اسلحۀ دفاعی خوب داشتند، آیا باز موفق نمی‌شدند؟ گمان نمی‌کنیم، که نتیجه همان می‌شد، زیرا بالاخره فزونی عده کار خود را می‌کرد. راست است، که تسخیر یونان آسان‌تر از نگاهداشتن آن بود، ولی این موضوع دیگری است و در اینجا بحث از نتیجۀ این جنگ است. بالاخره پس از اینکه تمام کیفیات جنگ را، چنانکه مورّخین یونانی نوشته‌اند، در نظر گرفته و جهات عدم بهره‌مندی را یک بیک می‌سنجیم، باین نتیجه می‌رسیم، که با وجود نواقص لشکر ایران و و خبطهائی، که روی داده بود، اگر جنگ دریائی در بوغاز تنگ سالامین نمی‌شد، ظن قوی این است، که خشیارشا بهره‌مند از یونان برمی‌گشت. چون جهات این نظر گفته شده، تکرار جایز نیست. خلاصه آنکه این قشون عظیم فرماندهی لایق نداشت.

اهمیّت این جنگها در تاریخ

وقتی که خشیارشا از بوغار داردانل بطرف اروپا می‌گذشت و یونانیها خودشان را برای جنگ با پارسی‌ها آماده می‌کردند، یقینا هیچیک از طرفین نمی‌دانست، که این جنگ‌ها دارای چه اهمیتی در تاریخ خواهد شد. در همان زمان و مخصوصا در قرون بعد، این جنگها در اروپا شهرتی حیرت‌آور یافت و در مصر اثراتی بخشید، که پائین‌تر ذکرش بیاید. بعدها در روم هم این جنگها را به خاطرها می‌آوردند، چنانکه یکی از امپراطوران روم مانوری۱ در دریا ترتیب داد، که تکرار جدال دریائی سالامین بود و در این

________________________________________

(1) - Manoeuvre.

تاریخ ایران باستان جلد ۱