را ۸۰۰ نفر نوشته. آتنیها به سرداری لیزیماک پسر آریستید در میسره قشون بودند و بدین جهت بقول هرودوت ابتداء و انتهای لشکر محسوب میشدند. عدّۀ کل قشون یونان چنین بود: سپاهیان سنگین اسلحه ۳۵۷۰۰ نفر، عدّۀ سپاهیانی، که با اسپارتیها بودند و بالتمام اسلحۀ خوب داشتند، ۳۵۰۰۰ نفر (از قرار هفت نفر برای یک اسپارتی) و بالاخره عدّه سپاهیانی، که مانند ایلوتهای سبک اسلحه همراه لاسدمونیها و یونانیها بودند، به ۳۴۵۰۰ نفر میرسید. بنا بر گفتۀ هرودوت قشون یونان در پلاته به ۱۰۸۲۰۰ نفر بالغ بود و از این عدّه ۳۵۷۰۰ نفر سنگین اسلحه بودند، ولی خود هرودوت بعد میگوید، که اگر سپاهیان تسّالی را هم حساب کنیم عدۀ نفرات ۱۱۰۰۰۰ نفر میرسید (کتاب ۹، بند ۲۸-۳۰).
مردونیه لشکر ایران را، پس از عزاداری برای ماسیستیوس، بطرف رود آسپ حرکت داده در آنجا بدین ترتیب بیاراست: پارسیها را در مقابل لاسدمونیها قرارداد و، چون عدّۀ پارسیها زیادتر بود، این قسمت چند صف بست و برحسب مشورت با اهالی تب سپاهیان زبدۀ پارسی در مقابل لاسدمونیها و عدهای، که ضعیفتر بود، روبروی اهالی تژه واقع شدند. پس از پارسیها مادیها جا گرفتند، بدین ترتیب، که روبروی کرنتیها و پوتیدیاتها و سیسیونها ایستادند. پهلوی مادیها باختریها در مقابل اپیدریانها و ترزیانها صف بستند. پس از باختریها هندیها و سکاها در مقابل مردمان دیگر یونانی ایستادند و بعد از سکاها سپاهیان یونانی ایران، مانند باسی و لکری و ملیانی و تسّالی و فوسیدی صف بستند.
اینها در مقابل آتنیها و مردم مگار و پلاته ایستادند. علاوه بر آن مردونیه مردم مقدونی را هم در مقابل آتنیها جا داد. ترتیب پیاده نظام چنین بود و سواره نظام جاهای جداگانه داشت. عدۀ قشون مردونیه را هرودوت ۳۰۰۰۰۰ نوشته و گوید، در میان آن غیر از مردمانی، که من نامیدم، حبشیها و مصریها و بعض مردمان آسیای صغیر نیز بودند. نظر به اینکه در ارقام هرودوت مبالغه زیاد است،
تاریخ ایران باستان جلد ۱