برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۸۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

ولی حالا، که تو اکتفا به فرماندهی بحری کرده‌ای، پس بدان، که اگر اسپارت باین امر راضی شود، ما راضی نخواهیم شد. در صورتی که اسپارت نخواهد فرماندهی بحریّه را داشته باشد، بعد از او ما رجحان داریم، زیرا ما اوّل دولت دریائی یونان هستیم و نمی‌توانیم فرماندهی را به اهالی سیراکوز واگذاریم و دیگر اینکه ما قدیم‌ترین مردم یونان می‌باشیم و جاهای خود را در این مدّت عوض نکرده‌ایم. بی‌جهت نیست، که هومر می‌گوید، در جنگ تروا از آتن شخصی بمعسکر یونانیها آمد، که ماهرترین جنگی در فرماندهی قشون و تجهیزات بود.

گلن در جواب گفت «آتنی مهربان، شما فرماندهانی دارید، ولی تابین ندارید.

چون به هیچ نوع گذشتی حاضر نیستید و می‌خواهید همه چیز در دست خودتان باشد، بس بشتابید، که زود بیونان برگردید و بگوئید، که سال یونانی بهار ندارد».

هرودوت گوید مقصود گلن از بهار این بود، که چون قشون او بهترین قشون یونانی است، چنان‌که بهار بهترین فصل سال است، با محروم شدن یونان از این قشون بهترین سپاه را از دست می‌دهد. پس از آن سفرا به یونان مراجعت کردند و گلن در اندیشه شد، که اگر یونانیها شکست یابند، چه خواهد شد. از طرف دیگر نمی‌توانست خود را حاضر کند، که پادشاه سی‌سیل در تحت فرماندهی لاسدمونی‌ها واقع شود.

بالاخره، وقتی که شنید خشیارشا از هلّس‌پونت گذشته، شخصی را کادموس۱ نام پسر سی‌تس۲ با سه کشتی پنجاه‌پاروئی و پولی زیاد بمعبد دلف فرستاده دستور داد، که رسول منتظر وقایع شود. اگر یونانیها شکست خوردند، پول را به خشیارشا تقدیم کند و آب‌وخاک از طرف گلن بدهد، والا با پول برگردد. کادموس سابقا جبّار جزیرۀ گس بود. بعد با طیب خاطر از حکومت صرف‌نظر کرده آن را به اهالی واگذارد و به سی‌سیل رفته طرف توجه گلن شد و پس از آن بقدری درستی او مورد توجه گردید، که چنین مأموریتی به او دادند. این شخص، پس از بهره‌مندی یونانی‌ها و مراجعت خشیارشا به آسیا، پولها را به سی‌سیل حمل کرده به گلن ردّ کرد، و حال آنکه می‌توانست آن را تصاحب کند. بعد هرودوت گوید


________________________________________

(1) - Cadmus.

(2) - Scythes.

تاریخ ایران باستان جلد ۱