شاهان ملی ایران نمایانتر از همۀ آنها است. بهقدری که اطلاع داریم، فقط خسرو اوّل ساسانی را از قرن ششم (مقصود انوشیروان است) و عباس کبیر صفوی را از قرن هفدهم میلادی میتوان با او مقایسه کرد. مآل بینی او از قوّت ارادهاش کم نمیآمد. او طبیعتا پادشاهی بود مطلق العنان، بیملاحظه و حتی سخت، ولی رویهمرفته برحم و مروّت تمایل داشت. باید مخصوصا در نظر گرفت، که اشیل۱، با وجود اینکه مانند سایر یونانیها با پارسیها خصومت میورزید و حتی در جدال ماراتن با سربازان داریوش جنگید، در تصنیف خود موسوم به «پارسیها»۲ احترامی بزرگ نسبت به داریوش ابراز داشته. بنابراین میتوان گفت، که احترام او بر اثر قضاوتی بوده، که آتنیهای با معرفت دربارۀ این شاه میکردند، و حال آنکه او باعث بدبختیهای بزرگ برای آنان گردید. چنین قضاوت بسیار مهم است و آن را اطلاعاتی، که در باب کارها و اقدامات داریوش بما رسیده، تأیید میکند و نیز چنین بنظر میآید، که او نظری صائب در انتخاب اشخاص داشته و در موقع مهم میدانسته، که کار را بکی رجوع کند (همانجا، صفحۀ ۶۵). یکی از مؤلفین جدید روبرت - ویلیام راجرس۳ او را با فراعنۀ نامی مصر، مانند توتمس سوّم۴ و پادشاهان بزرگ آسور، مثل سارگن دوّم و اسورحیدین و با پادشاهان بابل مانند بخت النصر اوّل مقایسه کرده باین نتیجه رسیده، که داریوش اوّل از آن ازمنه تا زمان ما بزرگترین شاه مشرق است و حتی بر کوروش بزرگ هم برتری دارد. بعضی دو ایراد به داریوش دارند: یکی سفر جنگی او به سکائیه است، که میگویند عدم بهرهمندیاش از ابهتش کاست و دیگر اینکه یونانیها را نمیشناخته و اهمیت باین مردم نمیداده.
سفر جنگی او به سکائیۀ اروپائی برای تنبیه سکاها بود، زیرا، چنانکه در مدخل و در تاریخ ماد گفته شد، آنها به ماد و بنادر دریای سیاه حمله میکردند و حفظ امنیت ممالک تابعه را داریوش از وظائف خود میدانست. عقیدۀ مسپرو هم در همین زمینه است.
________________________________________
(1) - [۱]
(۲) - [۲]
(3) - [۳]
(4) - [۴]