را در زبان ما چنین مینامیدند، غلط نبود. پس از آن پارسیها بجزائر دیگر رفته اهالی را مطیع کردند و قسمتی از اهالی را مانند گروی با خود بردند، ولی اهالی کاریست۱ نخواستند گروی بدهند، یا بر ضد اهالی ارتری و آتنیها جنگ کنند.
وقتی که اهالی ارتری از نزدیک شدن پارسیها آگاه شدند، از آتن استمداد کردند و آتنیها چهار هزار نفر به کمک آنها فرستادند، ولی در خود ارتری اتّفاق و اتحادی نبود، چه قسمتی از اهالی تصمیم کردند، از سنگهای زیر آب در اوبه استفاده کرده فرار کنند. قسمت دیگر از جهة طمع ترجیح داد، که شهر را تسلیم شاه پارس کرده پاداشی بگیرد (چنانکه کزنفون گوید به گونگیل۲ نامی که طرفدار ایران شده بود، از طرف دربار چهار شهر اعطا شد و اعقاب او این شهرها را در زمان اردشیر دوّم هم داشتند. م.). شخص اسخین نام۳ پسر نوتون۴، چون وضع را چنین دید، به آتنیها گفت، به اوطان خود برگردید، چه بااینحال اهالی ارتری باعث فنای خودشان و شما خواهند شد. آتنیها نصیحت او را پذیرفته برگشتند. بعد قشون ایران به ارتری درآمد. اهالی نمیخواستند جنگ کنند، چه تصمیم کرده بودند، فقط در پشت دیوارهای شهر بدفاع بپردازند. شش روز جنگ در اطراف دیوارها دوام داشت و عدّهای زیاد از طرفین کشته شدند.
روز هفتم افورب۵ و فیلاگروس۶ که از معروفین شهر بودند، آن را به پارسیها واگذاردند. پارسیها بشهر درآمده و آن را غارت کرده معابد را به تلافی کارهائی، که اهالی ارتری در سارد کرده بودند، سوزانیدند و مردم را موافق امر داریوش اسیر کردند. پس از آن پارسیها چند روز در ارتری استراحت کرده بطرف آتتیک۷ راندند و فشاری از نزدیک به آتنیها دادند (کتاب ۶، بند ۱۰۲)، زیرا میخواستند با آنها هم همان معامله کنند، که با اهالی ارتری کرده بودند، ولی بعد هیپپیاس پسر پیزیسترات قشون پارسی را بدشت ماراتن۸
________________________________________
(1) - Caryste (شهری در اوبه).
(2) - Gongyle.
(3) - Eschine.
(4) - Nothon.
(5) - Euphorbe.
(6) - Philagrus.
(7) - Attique (شبهجزیرهای، که آتن در آن واقع است).
(8) - Marathon.
تاریخ ایران باستان جلد ۱