کرده. امّا اینکه تا کجا این مسافرت امتداد یافته، اطّلاع منجزی نیست، غیر از آنکه مورّخ مذکور گوید: «پس از اینکه آنها لیبیا را دور زدند» اگر این گفتۀ هرودوت صحیح باشد، باید عقیده داشت، که فینیقیها در این مسافرت اکتشافی شرکت داشتهاند، زیرا در زمان نخائو پادشاه مصر فینیقیها در دفعۀ اوّل بامر او دور افریقا گردیدند (۶۰۹ ق. م)۱.
باری اطّلاعات ما در باب قشونکشی داریوش بهند و کارهای او در این زمان (۵۱۲ ق. م) خیلی کم است و کیفیات آن هم معلوم نیست. حدسی، که میشود زد این است: داریوش، که در ۵۱۷ ق. م در مصر بود، از تحقیقات معلوم کرده، که کشتیرانی بین دریای مغرب و دریای احمر و عمان و خلیجپارس (جمعا در نوشتههای هرودوت موسوم به دریای اریتره)۲ اشکال دارد و، چون به تجارت بین ممالک شرقی و غربی خود اهمیت میداده، بخیال وصل کردن دریای مغرب با بحر احمر از راه نیل افتاده، بعد کشتیهائی از این راه بسواحل هند رفته اکتشافاتی کردهاند و پس از آن داریوش فکر تسخیر قطعاتی را از هند در مغز خود پرورده.
طلای زیاد هند هم البته معدّ این تصمیم گردیده. این حدس از اینجا تأیید میشود:
چنانکه گذشت، از نسخۀ مصری کتیبۀ داریوش، که در نزدیکی ترعۀ سوئز بدست آمده، معلوم است، که شاه با حکمای مصر از دریاها و فرستادن هیئتی برای تحقیقات صحبت میداشته و شاید بر اثر همین صحبت هیئت مزبوره را از هند برای تحقیقات روانه کرده.
توصیف هندیها بقلم هرودوت
چون از لشکرکشی داریوش به هند شمهای گفته شد و قسمتی از این کشور عظیم جزو ایران آن زمان بود، مقتضی است ببینیم، که هرودوت، یعنی قدیمترین مورّخ یونانی، که نوشتههایش تا زمان ما باقی است، در باب هندیهائی، که تابع ایران بودهاند، چه میگوید.
از این نظر مضامین نوشتههای او چنین است (کتاب ۳، بند ۹۴): «جمعیت هند
________________________________________
(۱) - ادوارمییر محقّق معروف گوید، که هر دو خبر صحیح است.
(2) - Erythree.
تاریخ ایران باستان جلد ۱