پادشاهان سکائی بوجود آمدند و به یاد پیالهای، که هراکل به دختر داده بود سکاها در کمربند خود همیشه یک پیاله دارند. بعد هرودوت گوید (کتاب ۴، بند ۱۱-۱۲): «راجع به سکاها هست حکایت دیگری، که به عقیدۀ من بیشتر مورد اعتماد است.
موافق این حکایت سکاها در ابتدا در آسیا مسکن داشتند، بعد ماساژتها آنها را بیرون کردند و سکاها از رود آراکس (یعنی سیحون) گذشته به اراضی کیمّریها رفتند. چون عدّۀ سکاها زیاد بود، کیمّریها مشورت کردند، که چه کنند. مردم عقیده داشتند، که برای خاک خود را بخطر نیندازند، پادشاهان بعکس معتقد بودند، که باید پا فشرد. بین پادشاهانی، که ترجیح میدادند، جنگ کنند تا کشته شوند، ضدّیت افتاد و بدو دسته تقسیم گشته باهم جنگیدند و همه کشته شدند. بعد مردم جسد آنها را دفن و اراضی خودشان را رها کرده بیرون رفتند و سکاها مساکن آنها را گرفتند. هنوز هم در مملکت سکاها قلاع کیمّری ایستاده، معبر کیمّری و ایالت کیمّری وجود دارند و هنوز گویند بوسفور کیمّری۱. ظنّ قوی این است، که، چون کیمّریها از سکاها بطرف آسیا فرار کردند، بشبه جزیرهای رفتند، که حالا در آنجا سینوپ شهر یونانی واقع است۲ و نیز روشن است، که سکاها در تعقیب کیمّریها راه را گم کرده وارد آسیا و مملکت ماد شدند، زیرا کیمّریها بطول دریا حرکت میکردند (بطول دریا یعنی از سواحل دریا) و سکاهائی، که از پی آنها میرفتند، طرف راست قفقاز را داشتند و بدین ترتیب داخل ماد شدند. این است روایت دیگر، که بین یونانیها و بربرها (یعنی خارجیها) خیلی شایع است».
شعب مردمان سکائی
هرودوت راجع به شعبههای مردمان سکائی چنین نوشته (همانجا، بند ۱۷): از شهر تجارتی بریستن که در وسط سکائیۀ ساحلی واقع است (مقصود سواحل دریای سیاه است)، اگر دورتر رویم، اوّل به قوم کاللیپید یا سکاهای یونانی میرسیم، بالاتر از این قوم قوم دیگری است، که موسوم به آلازون میباشد. این دو قوم از حیث طرز
________________________________________
(۱) - بوسفور کیمّری همان بوغاز (کرچ) است، که دریای سیاه را با دریای آزوو اتّصال داده، این بوغاز و رود دن را در عهد قدیم سرحدّ اروپا و آسیا میدانستند.
(۲) - در کنار دریای سیاه.
تاریخ ایران باستان جلد ۱