برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۹۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

را اکثرا از نژاد آریانی میدانند، ولی بعضی عقیده دارند، که در میان آنها مردمانی از نژاد اصفر نیز بوده‌اند. معلوم نیست، که این مردمان کی و از کجا باین جاها آمده بودند. راجع به سکاها اشخاصی مانند بقراط، ارسطو، سترابون و بطلمیوس اطّلاعاتی داده‌اند، ولی اطّلاعاتی، که هرودوت داده، مبسوطتر و مربوط بقرن پنجم ق. م، یا بزمانی است، که با موضوع این مبحث بیشتر مناسبت دارد. به کمک نوشته‌های هرودوت اطّلاعاتی می‌آید، که از حفریات بدست آمده. توضیح آنکه سکاها قبرها و مقبره‌هائی از خود گذاشته‌اند و این قبرها، که غالبا در سنگ کنده شده و در جنوب روسیه کنونی واقع است، موسوم به کورگان است. از کاوش‌ها در این قبور اشیائی بدست آمده، که تا اندازه‌ای وضع زندگانی آنها را می‌رساند. چون اطّلاعاتی، که هرودوت می‌دهد مبسوطتر است، قبلا مضامین نوشته‌های او ذکر می‌شود.

سکائیّه از نظر هرودوت

مورّخ مذکور گوید (کتاب چهارم، بند ۱-۸۲): «پس از تسخیر بابل داریوش قصد سکاها را کرد. چون آسیا پرجمعیت بود و پول زیاد بآن وارد می‌شد، داریوش در این صدد برآمد، که سکاها را از جهت تاخت‌وتازهائی، که در مملکت ماد کرده بودند، مجازات کند.

در آسیای وسطی، چنانکه من بالاتر گفتم، سکاها ۲۸ سال غلبه داشتند (مقصود هرودوت از آسیای وسطی ماد و صفحات هم‌جوار آن است، یعنی آذربایجان، کردستان، ارمنستان و غیره، زیرا او قسمت غربی آسیای صغیر را آسیای سفلی می‌داند) در تعقیب کیمّریها سکاها داخل آسیا شده مادیها را درهم شکستند، چه اینها قبل از آمدن سکاها بر تمام آسیا حکومت داشتند. وقتی که سکاها پس از ۲۸ سال به مملکت خودشان برگشتند، دوچار اشکالی شدند، که کمتر از اشکال جنگ با مادیها نبود، زیرا مواجه با دشمنی گشتند، که عدّه‌اش زیاد بود. توضیح آنکه زنان سکائی از جهت غیبت طولانی شوهرانشان، با غلامانشان ارتباط یافته بودند. سکاها از جهت شیری، که در جزو مشروبات می‌خورند، غلامان خود را کور می‌کنند، چه معمول آنها

تاریخ ایران باستان جلد ۱