داریوش برای رسانیدن او باین شهر قوای بحری بفرستد و این اقدام باعث اذیّت هموطنان یونانی او بشود، گیل گفت برای بازگشت من به تارانت کافی است، که اهالی کنید۱ با من همراهی کنند، چه مناسبات آنها با تارانتیها خوب است.
داریوش مأموری به کنید فرستاد، تا چنان کنند و آنها حاضر شدند امر شاه را بجا آرند، ولی اهالی تارانت راضی نشدند و، چون اهالی کنید نمیتوانستند تارانتی ها را با قوّه مجبور بپذیرفتن گیل کنند، این امر دیگر تعقیب نشد. اینها نخستین پارسیهائی بودند، که از آسیا بیونان برای دیدن آن رفتند.
امور افریقا
چنانکه بالاتر گفته شد، لیبیا، سیرن و برقه۲ در زمان قشونکشی کبوجیه به مصر تابع ایران شدند. در این زمان، چنانکه هرودوت گوید (کتاب ۴، بند ۱۶۵)، اهالی سیرنآرکزیلاس پادشاه خود را از جهت سختیهای وی بیرون کردند و او به برقه رفته در آنجا کشته شد. مادر او فریتیما۳ برای دادخواهی نزد والی ایران در مصر رفت و از او کمک خواست، تا انتقام از اهالی سیرن و برقه بکشد و برای پیشرفت مقاصد خود چنین نمود، که پسرش از جهت دوستی، که با پارسیها داشت، کشته شده. والی مصر در آن زمان آریاند۴ بود، که بدین سمت از زمان کبوجیه ایالت مصر را داشت. والی مزبور را دل بحال فریتیما بسوخت، تمام قشون برّی و بحری ایران را در مصر باختیار او گذاشت و کس به برقه فرستاد، تا بداند کی آرکزیلاس را کشته.
اهالی برقه گفتند، که ما همگی او را کشتهایم و جهت آن آزارهائی است، که او بما کرده. پس از رسیدن این جواب قشون ایران حرکت کرد. هرودوت گوید (کتاب ۴، بند ۱۶۷) که والی مصر این قضیه را بهانه کرد و در باطن میخواست تمام لیبیا را تسخیر کند، چه قسمتی از لیبیا مطیع پارس بود و سائر قسمتها نمیخواستند تمکین کنند، ولی برای فهم مطلب باید بخاطر آورد، که هرودوت تمام افریقای معلوم آن روزی را بغیر از مصر و حبشه لیبیا مینامد. لشکری، که
________________________________________
(1) - Cnide (یکی از شهرهای یونانی در آسیای صغیر، که تابع ایران بود).
(2) - Lybie,Cyrene,Barce.
(3) - Phritima.
(4) - Ariandes.
تاریخ ایران باستان جلد ۱