برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۵۵۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بند پنجم

«داریوش شاه می‌گوید: فرورتیش نام مادی یاغی شد و به مردم گفت من خشثریتم۱، از دودمان هووخشتر. تمام مادیها از من برگشته بطرف فرورتیش، رفتند او شاه ماد شد».

بند ششم

«داریوش شاه می‌گوید: لشکر پارسی و مادی، که با من بود، کم عدّه بود (با من بود یعنی در ماد نسبت بمن وفادار مانده بود. م.) بدین سبب از اینجا قشونی فرستادم. وی‌درنه نامی هست پارسی، که تابع من است. او را فرمانده آنها (یعنی پارسیها و مادیها) کرده، گفتم بروید و درهم شکنید آن قشون مادی را، که خود را از من نمی‌داند. وی‌درنه فورا با سپاهیان من حرکت کرد. وقتی که به ماد رسید، در محلی موسوم به مروش (تل‌من نوشته مارو۲) با مادیها جنگید. کسی که در ماد شاه بود به آنها کمک نکرد. اهورمزد یاری خود را بمن اعطاء کرد. به ارادۀ اهورمزد قشونی، که در تحت فرماندهی وی‌درنه بود، بر قشونی، که از من برگشته بود، غلبه کرد. روز ششم ماه انامک بود، که این جنگ واقع شد. پس از آن این سپاهیان من در کمپد۳، که ناحیه‌ای از ماد است، ماندند، تا من به ماد وارد شوم (معلوم می‌شود، که غلبه قطعی نبوده و داریوش گفته منتظر ورود او باشند. م.)».

بند هفتم

«داریوش شاه می‌گوید: دادرشیش۴ نامی بود ارمنی تابع من. او را به ارمنستان روانه کرده چنین گفتم، بر مردمی که از من برگشته‌اند غلبه کنید.

فورا دادرشیش حرکت کرد، و وقتی که وارد ارمنستان شد، ارامنه‌ای، که از من برگشته بودند، جمع شدند، تا با دادرشیش جنگ کنند. در دیهی موسوم به...۵ در ارمنستان جدالی واقع شد. اهورمزد یاری خود را بمن اعطاء کرد.

به ارادۀ اهورمزد قشون من بر قشونی، که از من برگشته بود، غالب آمد. روز ششم ثورواهر این جدال روی داد».

بند هشتم

«داریوش شاه می‌گوید: اهالی، که از من برگشته بودند، در دفعه دوّم


________________________________________

(1) - Khshathrite.

(2) - Maru.

(3) - Kampada.

(4) - Dadarshiche.

(۵) - این کلمه درست خوانده نشده. در نسخه عیلامی (زوزّا) و در نسخه بابلی زوزو خوانده می‌شود.

تاریخ ایران باستان جلد ۱