کبوجیه پسر کوروش بود. مادر او را هرودوت کاساندان نامیده و دختر فرنس پس۱ دانسته (کتاب دوّم، بند اوّل). مورّخ مذکور گوید: «کوروش زن، خود را بسیار دوست میداشت، پس از مرگ او خیلی مغموم شد و به تبعۀ خود فرمود مجالس سوگواری برپاکنند». کتزیاس اسم مادر او را آمتیس۲ نوشته.
بالاتر گفته شد، که موافق اسناد بابلی کبوجیه در حیات کوروش چندی شاه بابل بود، بعد در غیاب کوروش نیابت سلطنت داشت و در زمان پدر بسمت ولایت عهد در کارها به او کمک میکرد. از توصیفی، که هرودوت از کبوجیه کرده، این عقیده حاصل است، که این شاه پس از جلوس بر تخت رفتارش برخلاف رفتار کوروش بوده، زیرا مورّخ مذکور گوید: ایرانیها کوروش را پدر و کبوجیه را آقا میگفتند.
در جای دیگر کتاب خود گوید: کبوجیه ینیانها و االیانها را بندگانی میدانست، که بمیراث به او رسیده باشند (کتاب ۲، بند ۱). توصیفی، که مورّخ مذکور در جاهای دیگر کتاب خود از نخوت، تکبّر و شدت عمل او کرده، در جای خود بیاید و نظرمان را هم در همانجا خواهیم نوشت. کبوجیه پس از جلوس بتخت در مدّت سه سال به فرونشاندن اغتشاش بعض ایالات پرداخت، ولی از نوشتههای مورّخین قدیم کیفیات شورشها و کارها معلوم نیست. پس از آن در تدارک سفر جنگی به مصر شد.
قبل از اینکه بذکر وقایع این سفر جنگی بپردازیم، لازم است واقعۀ بردیا را بیان کنیم، چه این واقعه که عواقبی وخیم داشت، موافق کتیبۀ بیستون داریوش اوّل، قبل از عزیمت کبوجیه به مصر روی داد.
واقعۀ بردیا
کوروش غیر از کبوجیه پسری داشت بردیا نام، که از او کوچکتر و برحسب انتخاب پدر والی پارت (خراسان)، گرگان، باختر و خوارزم بود. اسم او را چنین نوشتهاند: در کتیبۀ بیستون داریوش اوّل - بردیا، در نسخۀ بابلی همان کتیبه - برزیا، هرودوت و بعض مورّخین
________________________________________
(1) - [۱]
(2) - [۲]