که در ابتداء مستعمرۀ فینیقی بود و بعد دولت تجارتی بزرگی شد. مدارکی میرساند، که این دولت بواسطۀ ارتباط با فینیقیه یا مملکت مادری و از جهت همجواری با مستملکات ایران در افریقا، تمکین از اوامر دربار هخامنشی داشته (شرح این مطلب در فصل ۱ باب ۲ کتاب ۲ بیاید) اگر بخواهیم بیش از این از فینیقیه صحبت کنیم، از موضوع دور خواهیم افتاد و برای نمایاندن درجۀ عمران، آبادی و ثروت صور در این زمان، بدرج بعض گفتههای حزقیال اکتفا میکنیم.
و آن چنین است ۱(کتاب حزقیال، باب ۲۷) «و کلام خدا بر من نازل شده گفت، امّا تو ای پسر انسان، برای صور مرثیه بخوان و به صور بگو، ای که نزد مدخل دریا ساکنی و برای جزیرههای بسیار تاجر طوایف میباشی، خداوند یهوه چنین میگوید: ای صور، گفتهای، که من کمال زیبائی هستم، حدود و در وسط دریا است و بنّایانت زیبائی تو را کامل کردهاند، همۀ تختههایت را از صنوبر ساختهاند، سرو آزاد لبنان را گرفتهاند، تا دکلها برای تو سازند.
پاروهایت را از بلوطهای باشان۲ ساختند و نشیمنهایت را از شمشاد جزایر کتیم۳، که بعاج منبّت شده بود، ترتیب دادند. کتان مطرّز۴ مصری بادبان تو بود... اهل سیدون (مقصود صیدا است) و ارواد پاروزنان تو بودند و حکمای تو ای صور، که در تو بودند، ناخدایان تو بودند.... تمام کشتیهای دریا و ملاحان آنها در تو بودند، تا برای تو تجارت کنند..... فارس، لود۵ و فوط۶ در افواجت مردان جنگی تو بودند... نقره، آهن، روی و سرب بعوض بضاعت تو میدادند. بنی ددان۷ سوداگران تو و جزایر بسیار بازارگانان دست تو بودند، شاخهای عاج و آبنوس را با تو معاوضه میکردند. آرام۸ به فراوانی صنایع تو سوداگران تو بودند. بهرمان۹، ارغوان، پارچههای قلابدوزی، کتان نازک، مرجان و لعل
________________________________________
(۱) - در انشاء مترجمین توریة تغییری داده نشده و عین عبارات را نقل کردهایم.
(۲) - باشان قطعهای است از کنعان در طرف شرقی اردن.
(۳) - کتّیم را بعضی با قبرس تطبیق کردهاند و برخی با جزایری در جنوب فلسطین.
(۴) - قلاّبدوزی یا ملیلهدوزی.
(۵) - لیدیّه.
(۶) - سوّم پسر حام، در اینجا مقصود قومی است، که از نسل او ترکیب یافته بود.
(۷) - قومی بودند از نسل، رعمة بن کوش بن حام.
(۸) - حالا بیشتر آرام و آرامی گویند.
(۹) - لعل سرخ، پارچۀ ابریشمی هفت رنگ.
تاریخ ایران باستان جلد ۱