او گردونه رانی نشسته، که دارای قامتی است بلند، ولی پستتر از قامت کوروش.
واقعا قامت کوروش بلند بوده یا بوسیلۀ مصنوعی باین نتیجه رسیده بود، معلوم نیست. همینکه مردم کوروش را دیدند، همه به خاک افتادند. بامر این کار شد، یا از حیرتی، که از این شکوه و عظمت کوروش و سیمای خوش او به مردم دست داده بود، معلوم نیست، ولی به هرحال تا آن روز یک نفر پارسی در پیش کوروش به خاک نیفتاده بود. همینکه گردونه از قصر خارج شد، چهار هزار نیزهدار نصفا نصف از دو طرف گردونه راه افتادند. از عقب آنها سیصد نفر برندۀ عصای سلطنتی، با لباسهای فاخر و پیکانی بدست، سواره حرکت کردند پس از آنها دویست رأس اسب زرّین دهنه را، که تنشان با جلهای راهراه پوشیده بود، میکشیدند. اینها اختصاص به اصطبل کوروش داشتند و از دنبال اسبان چهار هزار نفر نیزهدار میآمد.
پس از آنها قدیمترین سواره نظام پارسی به عدّۀ ده هزار نفر حرکت میکرد، جبهه و عمق این دسته صددرصد بود (یعنی صد صف بسته بودند و هر صف دارای صد نفر سوار بود. م.) و کریسانتاس باین قسمت فرمان میداد، پس از آن دستۀ دیگر سواره نظام به عدّۀ ده هزار نفر پارسی و به فرماندهی هیستاسپ، بعد دستۀ سوّم بهمان عدّه به ریاست داتاماس۱ و دستۀ چهارم به ریاست گاداتاس، سپس سواران مادی، ارامنه، کادوسیان و سکاها میآمدند. از عقب سواره نظام، گردونهها چهار به چهار (یعنی هر صف عبارت از چهار گردونه بود) به ریاست ارتهباذ حرکت میکرد.
وقتی که کوروش باین ترتیب میرفت، جمعیتی زیاد از مردم، پشت پرچین سربازان، از دنبال دبدبه میآمدند و میخواستند عرایضی به کوروش بدهند.
او بوسیلۀ حاملین عصای سلطنت (آجودانها) که از هر طرف به عدّۀ سه یا چهار نفر بودند، به آنها پیغام داد، که عرایض را به (هیپپارک) ها بدهند (هیپپارک فرماندۀ دستهای از سواره نظام بود معلوم است، که این لفظ هم یونانی است. م.) و آنها مضامین عرایض را باطلاع او خواهند رسانید. همینکه مردم این
________________________________________
(1) - Datamas (کزنفون اسم یکی از سرداران اردشیر دوّم را در اینجا برده).
تاریخ ایران باستان جلد ۱