برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۳۶۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که دشمن سپاهیان اجیر می‌گیرد، می‌رساند، که بقدر کفایت مردان کارآمد برای دفاع از خود ندارد، این است، که به خارجیها متوسّل می‌شود. آیا گمان می‌کنید، که خارجیها بهتر از اهالی مملکتی برای آن جنگ خواهند کرد؟ با وجود دلایلی که شمردم، اگر باز کسانی هستند، که می‌ترسند، عقیده دارم، که آنها را نزد دشمنان بفرستند، زیرا بودن آنها با دشمنان ما مفیدتر از حضور آنان در میان ما است».

پس از اینکه کوروش نطق خود را به پایان رسانید، کری‌سان‌تاس برخاست و گفت: «کوروش، اگر بعضی از شنیدن اخبار دشمن مغموم شده‌اند، نباید این حال آنها را حمل بر ترس کرد. اینها شبیه‌اند به کسانی، که می‌خواهند سر سفره نشسته غذا بخورند و در این وقت ناگاه حکمی به آنها می‌رسد، که فلان کار را انجام دهید. ما هم، چون در انتظار بدست آوردن ثروتهای زیاد می‌باشیم، افسرده می‌شویم از اینکه می‌بینیم، کارهائی در پیش داریم، تا بمقصود برسیم، ولی اکنون، که باید به سوریه، یعنی مملکتی، که از حیث گندم، حشم و درختان پربار خرما غنی است، اکتفا نکنیم و برای بدست آوردن لیدیّه، یا مملکتی که شراب و روغن زیاد دارد و بواسطه مجاورت با دریا از ثروتهای بیشمار آن متمتع است، نیز بجنگیم، ما دیگر مغموم نخواهیم بود و دلیرانه بطرف خزاین و نفایس لیدیّه خواهیم شتافت». همه این نطق را پسندیدند و کوروش گفت «ای سربازان، من عقیده دارم، که هم اکنون بقصد دشمن روانه شویم و زودتر به جائی رسیم، که دشمن آذوقه جمع کرده. هر قدر ما بیشتر بشتابیم، حمله ما برای دشمن بیشتر ناگهانی خواهد بود و او کمتر امنیت خواهد داشت». همه این رأی را پسندیده گفتند: «باید با سرعت بطرف دشمن روانه شد» پس از آن کوروش گفت: «چون ما از مملکتی خواهیم گذشت، که خودمان آذوقۀ آن را برگرفته‌ایم و آنچه هم، که مانده بود، نصیب دشمنان ما گشته، لابد برای ۱۵ روز، که در آن مملکت خواهیم بود، باید آذوقه با خود داشته باشیم».

بعد او راجع به آذوقه و لوازم قشونی از گندم، آسیاب، هیزم و غیره دستورهائی داد و نیز توصیه کرد، که سپاهیان به آشامیدن آب بجای شراب عادت کنند، زیرا این

تاریخ ایران باستان جلد ۱