برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۹۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

غرق حیرت گردید، چه هیچ گمان نمی‌کرد، که با سختی زمستان رقیبش جنگ را ادامه داده بقلب مملکت او داخل شود. متحدین دور بودند و زودتر از بهار متصور نبود، کمکی از طرف آنها برسد. سپاهیان اجیر را هم کرزوس مرخص کرده بود. در این احوال پادشاه لیدی چاره نداشت، جز اینکه سواره نظام ممتاز خود را بیرون برده با کوروش جنگ کند، بنابراین در جلگه‌های طرف شرقی سارد معروف به (هرموس) صفوف لشکر خود را بیاراست. این دشت وسیع برای عملیات سواره نظام قوی و ممتاز لیدی بسیار مناسب بود و کوروش، چون می‌دانست، که سواره نظام ایران به خوبی سواره نظام لیدی نیست، به پیشنهاد هارپاگ مادی تدبیری کرد، که برای پارسیها بسیار مفید افتاد، توضیح آنکه امر کرد، شترهای بنه را پیش صف واداشتند. در نتیجه، اسبهای لیدی از هیکل و بوی آنها رم کرده اطاعت سواران خود را نکردند و لیدیهای رشید مجبور شدند، که پیاده جنگ کنند. در این حال لیدیها پا فشرده جنگی بسیار خونین کردند، ولی بالاخره برتری با ایرانیها گردید و پارسی‌ها با حملات شدید لیدیها را از جای کندند. پس از آن لیدی‌ها پناه بقلاع سارد بردند و کوروش بی‌درنک قصد تسخیر شهر را کرد. پارسی‌ها در ابتداء خواستند شهر را با حمله تصرّف کنند، ولی موفق نشدند و به محاصره پرداختند، کرزوس باز رسولانی نزد متحدین خود فرستاده پیغام داد، که، چون سارد در محاصره است، منتظر انقضای پنج ماه نشده فورا به کمک او بشتابند. از نوشته‌های مورّخین یونانی، بجز کزنفون دیده نمی‌شود، که در این زمان در قشون کوروش آلات و اسباب قلعه‌گیری بوده باشد، بنابراین باید گفت، که پس از یأس کوروش از گرفتن قلعه به یورش، پارسی‌ها به محاصرۀ منظم پرداخته‌اند، تا اهالی از سختی‌های محاصره و فقدان آذوقه تسلیم گردند. در این احوال حادثه‌ای رویداد، که کار تسخیر سارد را آسان کرد، توضیح آنکه شهر از هر طرف دیوار محکمی داشت، مگر در یک نقطه، که به کوهی برمی‌خورد و بواسطه شیب بسیار تند، در این قسمت کوه لازم ندیده بودند استحکاماتی بنا کنند. چهارده روز، که از محاصرۀ سارد گذشت، کوروش پاداش بزرگی وعده کرد به کسی، که پیش از همه وارد

تاریخ ایران باستان جلد ۱