برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۹۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

زیرا، چنانکه رسولان گفتند، اهالی جزیرۀ (سامس) آن را دزدیدند. موافق منبع یونانی بعد از این زمان و به عقیدۀ محققین جدید در همین اوان کرزوس به نبونید پادشاه بابل و آمازیس پادشاه مصر رجوع کرده اتحاد آنها را خواستار شد و از جریان وقایع چنین برمی‌آید، که هر دو وعده کردند، در سال بعد به او کمک کنند، چه هر دو از بزرگ شدن پارس در وحشت بودند. معلوم است، که پادشاه لیدیّه این اقدامات سیاسی را در نهان می‌کرد، ولی در این احوال شخصی، که با پول فراوان می‌بایست از طرف پادشاه لیدیّه بیونان رفته داوطلبانی اجیر کند، فرار کرده نزد کوروش رفت و او را از اقدامات کرزوس آگاه داشت. همین‌که این خبر به کوروش رسید، تشخیص داد، که نباید به دشمن فرصت دهد و در تهیۀ جنگ شد. محققین باین عقیده‌اند، که تصمیم کوروش بر خارج شدن از ایران و پیمودن چندین صد میل در خاک دولت خارجه در این موقع، که تازه دولت ماد واژگون گردیده و هنوز اوضاع ایران شکل ثابتی نیافته بود، دلالت می‌کند بر اینکه او سرداری بوده بزرگ، زیرا وقایع بعد نشان داد، که پیش‌بینی‌های او صائب بود.

تلاقی فریقین

کرزوس پس از اینکه تهیه جنگ را دید، علاوه بر سواره نظام نامی خود عده‌ای زیاد از مردان کاری، که برای جنگ اجیر این و آن می‌شدند، به خدمت خود طلبید. بعد بقصد ایران حرکت کرده و از رود هالیس، که سرحدّ دولتین لیدیّه و ماد بود، گذشته داخل کاپادوکیه گردید.

اهالی کاپادوکیه را، چنانکه هرودوت نوشته، یونانی‌های آن زمان (سریانی) می‌نامیدند. مورّخ مذکور گوید (کتاب ۱، بند ۷۵) که عبور از رود هالیس برای قشون لیدی مشکل بود، چه در آن زمان پل‌هائی، که حالا روی این رود است وجود نداشت (از اینجا معلوم می‌شود، که پل‌ها در زمان شاهان هخامنشی ساخته شده بوده. م.) در این موقع (طالس) یونانی، که از اهل می‌لت بود، کمکی بزرگ به پادشاه لیدی کرد، توضیح آنکه بدستور او مجرائی کنده قسمتی از آب رود را در آن داخل کردند و چون سطح آب رود پائین آمد، عبور ممکن شد. کرزوس، پس از عبور از رود، در کاپادوکیه غارت‌کنان پیش رفت تا به پتریوم، که در نزدیکی

تاریخ ایران باستان جلد ۱