باب دوم - تمدن مادیها
راجع به تمدن مادیها چیز زیادی نمیتوان گفت، چه راجع به مذهب، تشکیلات سیاسی، اجتماعی و خانوادگی آنها و نیز در باب زبان، خطّ، صنایع، سایر چیزها، که درجه تمدن قومی را نشان میدهد، اطّلاعات وافیه بما نرسیده و، اگر ذکری راجع به بعض مطالب مذکوره در نوشتههای مورّخین قدیم شده، مجمل و ناقص است.
از شاهان ماد تا حال کتیبههائی هم بدست نیامده، که بتوان راجع بزبان و خطّ انها استنباطهائی کرد، چنانکه از کتیبههای شاهان هخامنشی میکنیم، بنابراین ، اگر بخواهیم حدسهائی راجع باین مطالب بزنیم، باید تشکیلات و چیزهای دیگر آریانی را در قرون تاریخی و قبل از آن مبنا قرار داده اطّلاعات ناقصی را هم، که بما رسیده بر آن بیفزائیم. بنابراین آنچه ممکن است به حقیقت نزدیک باشد این است:
تشکیلات سیاسی مادیها قبل از تأسیس دولت بزرگ ماد ملوکالطوائفی بود و هرکدام از طوائف مادی زندگانی سیاسی و معیشتی مستقلی داشت. بعد از تأسیس دولت، اقتدار در شخص شاه ماد، که باصطلاح دوره هخامنشی شاه بزرگ بود، جمع شد و از قدرت امراء محلی کاست، ولی تصور نمیرود، که امراء محلی بکلی از میان رفته باشند، چه بعد از انقراض دولت ماد هم میبینیم، بعض ایالات و ولایات ایران امراء خود را حفظ کردهاند و حکومت در خانوادۀ آنها موروثی است. این مطلب پائینتر روشنتر خواهد بود.
عدّۀ طبقات در عهود خیلی قدیم دو بوده: طبقۀ جنگیها، طبقه برزگران و شبانان، در قرون بعد طبقۀ روحانیین و کسبه بر آن افزوده. در دورۀ مادی هم یقینا این چهار طبقه وجود داشته، زیرا در اینکه مغها، یکی از طوایف ماد، طبقۀ روحانیون را تشکیل کرده بودند، تردیدی نیست. از قرائن چنین استنباط میشود، که دولت ماد مقام اینها را محکم کرده بود، زیرا میبینیم، که در دوره پارسیها، با وجود قضیه بردیای دروغی، آنها مقام خود را حفظ کردهاند. بنابراین باید گفت، که