برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۰۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

در ۶۰۶ نینوا را تسخیر کرد و، اگر از پشت سر خود یعنی از تخلیۀ ایران از سکاها مطمئن نمی‌شد، به جنگ ثانوی با آسور نمی‌پرداخت. بنابراین اگر مدّت توقف آنها را در ایران ۲۸ سال بدانیم تاریخ وقایع مذکور بهم می‌خورد، زیرا باید عقیده داشت، که از زمانی که هووخشتر بتخت نشست، تا ۶۰۵ بکار سکاها اشتغال داشت، در این صورت فرصتی برای اصلاح قشون ماد، جنگ اوّل و تهیۀ جنگ دوّم با آسور نمی‌ماند. این هم مسلم است، که بعد از شکست فرورتیش از آسور، شاه جدید، که در اوّل سلطنتش با مشکلات عدیده مصادف شده بود، نمی‌توانست فورا بی‌تدارکات با آسور جنگ کند. بنابراین مدّت توقف سکاها در ایران کمتر از ۲۸ سال بوده.

تسخیر نینوا، انقراض آسور

هووخشتر پس از آنکه سکاها را از ایران براند، باز به اجرای خیال دیرین خود، یعنی انقراض آسور پرداخت، لازم است نظری به آسور مقارن این زمان افکنده ببینیم این دولت در چه حال بود و شاه ماد چه دولتی را می‌خواست از پا درآورد.

آسور در نیمۀ قرن هفتم ق. م، یعنی تقریبا چهل سال قبل از انقراض، به اوج عظمت خود رسید: مصر مطیع شد، لیدیّه پست گردید، دولت عیلام دشمن موروثی آسور ویران گشت، مملکت وان دیگر جرئت تخطی را بحدود آسور نداشت و داخلۀ آسور درخشندگی یک تمدّن مادی عالی را می‌نمود، امّا برای مردم کوچکی مانند آسوریها نگاهداشتن این همه ممالک دشوار و بلکه محال بود. راست است که آسوریها، برای اینکه ملل مغلوبه را مرعوب و حکمرانی خود را در تمام آسیای غربی تا کویر لوت تأمین کنند، به سختی‌های دهشتناک و به وحشی‌گری‌های بی‌نظیر متوسّل می‌شدند، ولی با وجود این تمام علائم و آثار نشان می‌داد، که نخواهند توانست تسلّط خود را در آسیای غربی محفوظ دارند. از وقتی، که مردمان آریانی آسور را در فشار گذاردند، آسور مجبور شد بوسائل دیگر، غیر از قشون‌کشی و قتل و غارت، متوسّل شده با برانگیختن بعض مردمان آریانی بر بعضی دیگر و تولید نفاق در میان آنها و دیگران به حیات سیاسی خود ادامه دهد، چنانکه آسور حیدّین

تاریخ ایران باستان جلد ۱