میکنند، که شاید سمیرامیس۱ ملکۀ داستانی آسور همین زن بوده. تیگلاتپالسر چهارم در ۷۴۴ ق. م به ماد لشکر کشیده طوائف آن را، بواسطه نفاقشان با یکدیگر، یکی بعد از دیگری شکست داد، از مملکت ماد قسمتهائی را، که به آسور نزدیکتر بود، بممالک خود ضمیمه کرد و بیش از شصت هزار نفر اسیر برگرفته با گلههای زیاد از گاو، گوسفند، قاطر و شتر به کالاه (کالح توریة) پایتخت آسور برد.
بعد یکی از سرکردگان آسوری از ماد گذشته تا بیکنی۲ یا کوه لاجورد، (دماوند کنونی) راند. آسوریها اینجا را آخر دنیا پنداشتند و سردار فاتح مورد احترامات فوقالعاده گردید، چنانکه تمام بزرگان و سرکردگان آسور باستقبال او شتافته تعظیم و تکریمش کردند. در ۷۳۷ ق. م ماد باز معرض تاختوتاز و غارت آسوریها گردید، بهطوریکه مادیها وسائل زندگانی را فاقد شدند. این دفعه صفحات دوردست ماد و کوهها، که معمولا پناهگاه اهالی و بزرگان ماد بود، از تعدّیات و غارت آسوریها مصون نماند و عدّه زیادی از نفوس اسیر شدند. کلیة باید در نظر داشت، که آسوریها به عدّۀ اسرا خیلی اهمیت میدادند، چه آنها را در آسور به ساختن قصور، شهرها و بناهای دیگر میگماشتند. اغلب بناهای معظم آسور به دسترنج اسرا ساخته شده بود.
سارگن۳ دوّم در ۷۲۲ ق. م با فلسطین جنگ کرده سامره را گرفت و عدّهای زیاد از بنی اسرائیل اسیر کرده به آسور برد. چنانکه در توریة ذکر شده، آسوریها اسرا را بشهر کالح و خابور (بر نهر جوزان) و شهرهای ماد برده در آنجاها نشاندند (کتاب دوّم پادشاهان، باب ۱۷-۱۸)۴. مقصود از شهرهای ماد شهرهائی است، که در زمان تیگلاتپالسر چهارم به آسور الحاق شده بود. سارگن دوّم چند سال بعد با مردم (منّای)۵ جنگ کرد و پادشاه آنها را، که موسوم به (دیااکّو) بود.
________________________________________
(1) - [۱]
(2) - [۲]
(۳) - [۳]
(۴) - [۴]
(5) - [۵]