نتیجۀ حفریاتی، که در جاهای تاریخی ایران، سایر امکنه قارّههای قدیم بعمل آمده و مستقیما یا بطور غیر مستقیم مسائلی را از تاریخ ایران قدیم روشن کرده، کتب مذهبی آریانهای ایرانی، مسکوکات، ابنیه و آثار قدیمه، نوشتههای مورّخین خارجه، که ذکرشان گذشت و کتب بعض نویسندگان قرون اسلامی.
۲ - موافق داستانهائی که از عهد قدیم از نسل به نسل رسیده تا در زمان ساسانیان جمعآوری شده و در قرون اوّلیۀ اسلامی موضوع مصنفاتی گردیده، که معروفترین آنها شاهکار حکیم ابو القاسم فردوسی طوسی است. معلوم است، که مدارک نوع اوّل از حیث صحت و تحقق بمراتب برتری دارد و، حال آنکه داستانهای مذکور، چون در مدت قرنها شفاها از نسل بنسل گذشته، بتدریج تحریف و تصحیف شده، شاخ و برگهائی بر آن افزودهاند و فاقد صحت و تحقق گشته: زیرا بسا وقایع زمانی را بزمان دیگر نسبت داده، اسامی اشخاصی را از یک دوره به دورۀ دیگر بردهاند و، از همه اینها گذشته، بسیاری از وقایع مهم و شاهان بزرگ چنان نسیا منسیا شدهاند، که اثری از آنها در داستانها باقی نمانده. بنابراین روشن است، که باید اساس تاریخ عهد قدیم ایران را، برای رعایت صحت، بر مدارک نوع اوّل قرار داد و پس از آن داستانها را هم بخاطر آورد تا شاید بتوان از مقایسۀ آنها با تاریخ یک نوع کلیاتی استنباط کرد. راجع بمدارک نوع اوّل باید گفت، که، تا زمانی که خاورشناسان بخواندن کتیبههای ایرانی، آسوری و بابلی، مصری و غیره موفّق نشده بودند و حفریاتی در جاهای تاریخی بعمل نیامده بود، یگانه منابع اطلاعات ما راجع بعهد قدیم نوشتههای مورّخین یونانی، رومی، مصری، یهودی، ارمنی و بعض نویسندگان قرون اسلامی و غیره بود، ولی از وقتی که پیشرفتهای مذکور حاصل شده، مطالبی روشنتر گردیده یا تصحیح شده و از جمله اسامی شاهان و رجال ایران را، که یونانیهای قدیم برای مجانست با زبان خود تصحیف کردهاند، حالا بطور صحیح میدانیم. بهمین جهت است، که راجع به اسامی شاهان و رجال ایران قدیم، مؤلف این ترتیب را اتخاذ کرده: اگر در کتیبهها و الواحی، که بدست آمده، اسامی شاهان و مردمان و محلها ذکر شده، عین آن را نوشته و الا چنانکه مورّخین عهد قدیم نوشتهاند. باید اذعان کرد، که ما تاریخ ایران قدیم را کاملا
تاریخ ایران باستان جلد ۱