برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

گانه و دوّمی بر علامات شصت‌گانه بنا شده. این خطّ بعدها با خطوط دیگر مترادفا استعمال می‌شد، مثلا یکی از پادشاهان عیلام موسوم به باش شوشیناک، که سلطنتش قبل از غلبۀ سومریهای شهر اوربر عیلام بود، مجسمه‌ای از سنگ ساخته و شکل آن چنین است: پادشاه بر تختی از سنگ نشسته و کلماتی از سمت راست آن بخطّ عیلامی، از طرف چپ بخطّ بابلی نوشته شده است.

مذهب

این موضوع تاریک است، ولی باز کلیاتی معلوم شده. عالم از نظر عیلامیها پر از ارواح بود. خدای بزرگ را شوشیناک می‌نامیدند، ولی پرستش او فقط به پادشاهان و کهنه اختصاص داشت. بعد از او به شش خدا و پس از آنها به گروهی از ارواح معتقد بودند و هرکدام از ارواح را خدای جائی می‌دانستند. عیلامیها هم مانند بابلیها مجسمۀ خدایان را می‌ساختند و، وقتی که مجسمۀ شهری را بشهر دیگر می‌بردند، عقیده داشتند که خدای آن شهر را انتقال داده‌اند. بنابراین مذهب آنها شرک و بت‌پرستی بود. کاهنان قوی و متنفذ بودند.

کلیة مذهب عیلامیها شباهت زیاد بمذهب بابلیها دارد و چنین بنظر می‌آید، که آداب مذهبی آنان هم بآداب مذهبی بابلیها شباهت داشته.

شهر شوش

دمرگان خرابه‌های شوش را به چهار قسمت تقسیم کرده:

۱ - ارک یا قلعۀ شوش، که از ادوار قدیم تا زمان اسکندر مسکون بود. ۲ - قصور شاهان هخامنشی. ۳ - محلۀ تجارتی. ۴ - محله‌ای در طرف راست رود کرخه. در قسمت دوّم خرابه‌های قصر داریوش و اردشیر دوّم و طالار معروف آن، که موسوم به اپدان بود کشف شده.

تقسیم گذشته‌های عیلام

دمرگان گذشته‌های عیلام را بدو قسمت تقسیم می‌کند:

۱ - اعصار قبل از تاریخ. ۲ - قرون تاریخی. قسمت اولی باز بدو قسمت تقسیم می‌شود و هر دو از عهد حجر است، زیرا آلات و اسباب فلزّی پیدا نشده۱. اشیائی که از این عهد بدست آمده غالبا از سنگ

________________________________________

(۱) - بعضی در این باب تردید دارند و این عهد را ابتدای عهد مس میدانند (ادوار می‌یر، تاریخ عهد قدیم)

تاریخ ایران باستان جلد ۱