برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

هر فرعون حساب کنند: در ابتداء هر دو سال را یک دوره قرار داده آن را «حساب» می‌نامیدند، مثلا می‌گفتند: «یک سال بعد از حساب هفتم» (یعنی سال پانزدهم سلطنت فلان فرعون). بعدها قرار شد مبدأ را از جلوس فراعنه بتخت سلطنت حساب کنند، مثلا بگویند «سال فلان از جلوس فلان فرعون» (گویا این تغییر از سلسلۀ ۱۸ شروع شد). در مدت قرون زیاد این ترتیب معمول بود، تا در سلسلۀ ۲۶ فراعنه مجبور شدند آن را تغییر دهند. توضیح آنکه، چون با این ترتیب مبدأ تاریخ با سلطنت هر فرعون تغییر می‌کرد و باعث اختلال غریبی در حساب زمان می‌شد، قرار دادند، که مبدأ را اوّل سال نو بدانند و، اگر فرعونی چند ماه باوّل سال نو مانده بتخت نشسته، این چند ماه را هم جزو سلطنت او حساب کنند.

در بابل هم این ترتیب از زمان سلسلۀ کاسّی‌ها شروع شد و بعد به آسور سرایت کرد، ولی بابلیها و آسوریها اوّل سلطنت هر پادشاه را از اوّل سال نو آینده حساب می‌کردند و ماههای سال قبل را ابتداء سلطنت می‌گفتند. این ترتیب را باید بخاطر سپرد، زیرا در جای خود (صفحات ۵۵۳-۵۵۴) بکار خواهد آمد. ترتیب مصر و بابل برای زندگانی روزانه خیلی بد بود، ولی برای مورّخین و متتبّعین از این حیث خوب است، که سنین سلطنت پادشاهان گاهی معلوم می‌شود (یعنی اگر واقعۀ مهمی در آخر سلطنت پادشاهی روی داده باشد). روشن است، که این مزیّت در صورتی برای مورّخ نتیجه دارد، که سلسله‌ها، سلاطین سلسله‌ها و سنین سلطنتها تماما معلوم باشد، و حال آنکه چنین نیست، زیرا ازمنه‌ای بوده، که تاریخ وقایع را ضبط نکرده‌اند و نیز ازمنه‌ای هست، که اسنادی از آن بدست نیامده.

این بود، که قبل از کشف اسناد و مدارک جدید، تاریخ مصر را بطور کلّی می‌نوشتند، بی‌اینکه بتوانند سنین سلطنت سلسله‌ها را معین کنند و معلوم است، که تاریخ سلطنت‌ها بطریق اولی مجهول بود، ولی از وقتی که آثار زیاد بدست آمد، بسیاری از مجهولات معلوم گردید. مثلا موافق اسناد تلّ العامرنه مدت سلطنت سلسلۀ ۱۸ را معین کردند. با وجود این در باب عهد قدیم مصر باز

تاریخ ایران باستان جلد ۱