تیرداد میزیسته و بنابراین این قسمت نباید از آگاتانژ باشد، با وجود این نوشتههای مزبور را هم در جزو منابع تاریخ ارمنستان بشمار میآورند، زیرا اطلاعاتی میدهد که موسیخورن در آن باب ساکت است.
فوستوس بیزانسی۱
اطلاعات راجع بشخص او کم است، همینقدر معلوم است که از اهل قسطنطنیه بود. خود او نسبش را به خانوادۀ (ساهارونی)۲میرساند (از طرف مادر یا پدر؟ - معلوم نیست). سالنامههای او بزبان یونانی نوشته شده و حاکی از وقایع ۳۴۴ تا ۳۹۰ میلادی است. این کتاب در قرن پنجم میلادی بزبان ارمنی ترجمه شده و ارامنه را خوش نیامده، زیرا از انتقادات او وطنپرستان تنفر یافتهاند. با وجود این کتاب مزبور را مهم میدانند. راست است که در نوشتههای او اشتباهاتی راجع به وقایع و سنوات شده، ولی این نقص در اغلب نویسندگان آن زمان دیده میشود. به هرحال شخصی بوده فاضل و نوشتههای او یکی از منابع درجه اوّل تاریخ ارمنستان است.
زنوب گلاگی۳
اصلا از بنی سام بود و کتابش را بزبان سریانی نوشته، ولی ارامنه او را از نویسندگان ملی خود میدانند. او در ابتدا در گلاگ (سوریّه) میزیست، بعد از آنجا مهاجرت کرده در قیصرّیۀ کاپادوکیه سکنی گزید.
در اینجا با (سن گریگوار) مبلّغ مسیحیت در ارمنستان آشنا شد و با او به ارمنستان رفت. تصوّر میکنند که زنوب تاریخنویس شخص مذکور بوده و وقایع آن زمان را مینوشته. نوشتههای او معروف به «تاریخ دارون»۴ است و فوتش در ۳۲۳ یا ۳۲۴ دوی داده.
در قرن هفتم میلادی شخصی دیگر موسوم به (مامیگونیان)۵ دنبالۀ سالنامههای زنوب را نوشته و این کتاب هم موسوم به «تاریخ دارون» است (بهمین جهت اسم او را در اینجا ذکر کردیم و حال آنکه از قرن هفتم میلادی است). نوشتههای او چندان مورد توجه نیست، زیرا دارای اشتباهات زیادی است و دیگر اینکه کاتبین
________________________________________
(1) - Faustus de Byzanee.
(2) - Saharoni.
(3) - Zenob de Glag.
(4) - Histoire de Daron (دارون ناحیهای بود از ارمنستان).
(5) - Jean Mamigonien.
تاریخ ایران باستان جلد ۱