امتناع کرد تا درگذشت. سترابون در کتابهای خود اسم او را زیاد ذکر کرده و گفتههای او را سند دانسته.
جغرافیادان معروف عهد قدیم، که از خانوادۀ متموّل بود، در (آماسه) پایتخت پادشاهان پُنتْ تولّد یافت و هشتاد سال بزیست. زمان او را تقریبا چنین معین میکنند: از چهل قبل از میلاد تا چهل میلادی. کتابهای او یگانه تصنیفی است، که به خوبی نشان میدهد علم جغرافیا در عالم قدیم چه بوده. تصنیفات سترابون راجع به این قسمت هفده کتاب است و بعض آنها اگرچه بما رسیده، ولی خراب است. چون در این کتابها سترابون از وقایع تاریخی و از وضع زندگانی مردمان نیز صحبت داشته، نوشتههایش برای مورّخ هم مفید است. کتب او از نظر علمی بسه جهة ناقص است: اوّلا توصیف ممالک و مخصوصا محصولات زمین در ممالک مختلفه بقدر کافی نشده، ثانیا مطالب جزئی گاهی بیش از مسائل کلی او را مشغول داشته و حکایاتی ذکر کرده که بیشتر برای تفریح خواننده است، ثالثا در انتقاد بعض متقدّمین خود متانت را از دست داده و خردهبین است. با وجود این چون کتابهای او پر است از اطّلاعات جغرافیائی و تاریخی، چنانکه گفته شد، برای محقق منبعی است سرشار. مضامین کتب او ازاینقرار است: دو کتاب اوّل حاوی مطالب و نظرهای علمی است، توصیف ممالک از کتاب سوّم شروع میشود. توضیح آنکه هشت کتاب به اروپا راجع است، شش کتاب به آسیا و یک کتاب به افریقا. توصیف اروپا از اسپانیا (ایبری) شروع و در یونان و جزائر آن ختم میشود. در این کتابها سترابون از تمام مردمان اروپائی، که در آن زمان معروف بودند، و حتی از (سکاها)، (سارماتها)، (گتها)، (داسها) و غیره سخن رانده. آسیا را مصنف مذکور به دو قسمت تقسیم کرده: ۱ - تا کوههای توروس - تروآد.[۲] در این بخش از صفحات غربی آسیای صغیر سخن میراند. ۲ - ماوراء کوههای مزبور. در این قسمت از هند،