این برگ نمونهخوانی نشده است.
–۱۲–
نوشتهٔ بشایلاک بدهد، ولی آنتونی اصرار داشت که معامله را بهمین صورت انجام دهد، زیرا خاطر جمع بود که کشتیهایش پیش از موعد معین میرسند و مالی گزاف برای او میآورند و او پیش از آنکه مدت مهلت منقضی گردد طلب شایلاک را خواهد پرداخت.
شایلاک چون گفتگوی آن دو دوست را شنید مانند کسی که با خود سخن میگوید گفت واقعاً این عیسویها مردمانی سختباورند و بس که بر سر عهد و شرطهای خود ایستادگی دارند دیگران را هم مانند خود میپندارند و بهیچکس اعتماد نمیکنند.
باسینو! از تو سؤالی دارم، اگر آنتونی نتواند در سر موعد پول مرا بدهد بریدن گوشت بدن او برای من چه فایده دارد بهای پنج سیر گوشت بیش از چند دینار نیست و آن نیز در صورتی است که گوشت گوسفند باشد و بتوان از آن غذایی درست کرد، اما گوشت آدمی را نمیتوان خوردو باید آنرا دور انداخت، من هرگز چنین کار بیهوده وبی فایدهٔ