چند تکه
قطعهٔ درویش باباکوهی را برای یار دیرین و کهنام مصطفی قلی صاحبدیوانی که انسانی والاگهرست نوشتم.
قطعه زنگ انشاء را در پای حسین رشاد رفیق کودکی و رنجهای کودکیم میریزم
پالتو حنائی را ببرادرم غلامعلی تقدیم میکنم که یار و یاور و رفیقم بود
قطعهٔ «تقویم عوضی» لوس و بیمزه است نشان میدهد نویسنده بعشق عروسکبازی و تعین خود را رسوا ساخته است جایش درین کتاب نیست حرمت این کتاب را این قطعه شکست و نویسنده را نیز کمحرمت ساخت با این همه آنرا باید چون آبله و سالک که نقش میاندازد و از میان نمیرود همچنان دریـن کتاب نگاهداشت
من از همایون صنعتیزاده دلخورم این دلخوری عظمت کار وی را نمیشکند کتابهای جیبی با قیمتهای ارزان یادگار همت اوست و اگر این کتاب بدست همه طالبانش رسید نقش همایون صنعتیزاده در آن نقشی بسیار بود زیرا مرا همت اینهمه تلاش نبود و نیست.