بر سبکی است که این خط پس از وضع قواعد میرعلی تبریزی پیدا کرده است و همچنین استعمال حرفهای (ب) و (ج) بجای (پ) و (چ) که خود دکتر رزن نیز متذکّر شده، دلیل دیگری برای اثبات قدمت آن نسخه بوده و همهٔ اینها، بررویهمرفته، صحّت تاریخ ۷۲۱ را که در آخر آن نوشته شده تأیید و تقویت مینماید.
راجع به نسخههای دوبلین و کمبریج حتّی چنان ایراداتی هم نشده و آنچه شنیده شده فقط اینست که گویا بعضی از خاورشناسان گفتهاند که «خطّ این نسخهها مجعول و تقلیدی بنظر میرسد؛ در صورتی که جعل و تقلید خطّی بقدر محدود؛ یعنی بمقدار یکی دو سطر و منتها یکی دو صفحه، مثلا، شاید امکانپذیر باشد؛ امّا در سراسر یک کتاب مفصّلی مانند نسخهٔ کمبریج که تنها پانصد و چهار بیت از آن در چهل و پنج صفحه فقط برباعیات خیام اختصاص داده شده؛ آنهم با یک سبک پخته و یک نسفی که در آنها مشهود است، خارج از حیّز امکان میباشد. ارباب فن و خبرت بخوبی میدانند که تا کسی با استعداد کافی و ممارست دائم سالها مشق و تمرین نکند ممکن نیست که خطّ خاصّ و متروکی را بدان درجه از پختگی و کمال برساند که سطر آخرش با اوّل آن اندک تفاوتی نداشته باشد. با این مقدّمات، نمیتوان هیچکدام از نسخههای برلن و دوبلین و کمبریج را از درجهٔ اعتبار ساقط کرد یا تردیدی در صحّت و قدمت تاریخ آنها نمود. در هر حال، بر اثر جمعآوری رباعیاتی که در مأخذهای چهارده گانهٔ مذکور بنام خیام ضبط شده، این مجموعهٔ ما جمعاً، دارای پانصد و نود و سه رباعی گردیده است و عجالةً؛ یعنی تا وقتی که نسخهای بخطّ خود خیام که احتمال وجود آن بسیار بعید است و یا نسخههائی که در عصر او یا نزدیکتر بدان تدوین شده باشد، بدست نیامده، جامعترین و موثّقترین مجموعهای از رباعیات خیام بنظر میرسد که تاکنون جمعآوری شده است. علاوه بر این جامعیّت و اعتبار، دارای این مزیّت نیز میباشد که هر کس این مجموعه را داشته باشد مثل آنست که همهٔ آن مأخذهای چهارده گانه را در اختیار دارد؛ چه آنکه ما شمارهٔ هر کدام از آنها را با علامت مخصوصش و