یا بدنما، آواز کلاغ و عطسهٔ دیگری به مجاری امور و تغییر تقدیرات نافذ باشد. ما هرگز حرف شما را قبول نمیکنیم. میرویم، به مقصد میرسیم و به مقصود نایل میشویم، به شرط اینکه رفیق محترم ما بعد از این فراموش نکند در این گونه اتفاقات اظهار رأی و عقیده نفرماید، احباب را دلواپس و پریشان ننماید. زیراکه پریشانی حواس خود یکی از حوادث مضره میباشد. یقین شما با آن اطلاعات ومعلومات شریک قول من هستید. شاید سنگینی بار شما را به این تطیر بیموقع وادار میکند که دوش خود را سبک نمایید.
مصطفی گفت همهٔ عقلای عالم و حکمای دنیا تطیر میکردند. پیغمبر ما محمد صلیالله و آله در حدیبیه[۱] تا شنید که رسول یا سفیر قریش «سهیل» است فرمود کار ما سهل شد. اگر میخواهید یک کتاب از تاریخ تطیر معارف[۲] عالم به شما اقامه میکنم. گفتم ملتفت باشید آنچه انبیا و حکما میکردند تطیر نبود، و از جبن و ضعف آنها ناشی نمیشد، برای قوت قلب دیگران و ثبات عزم ایشان تفأل مینمودند. پیغمبر (صلعم) فرمود کار ما سهل شد؛ با این یک کلمه ضعف قلب پانصد نفر پیاده و غیر مسلح را، که خودشان را از سه هزار سوارهٔ زره پوش قریش در مقابلهٔ اول منهزم میدانستند و در عزم او اخلال میکردند، اصلاح نمود. ارواح افسرده و قلوب مردهٔ ایشان را شکفته و زنده و متهیج ساخت. وگرنه آن حضرت در چندین مقام «لا طیر و لا زجر فیالاسلام» فرمود ولی «تفألوا فیالخیر تجدوه» را فقط برای همین معنی تجویز و تصریح نموده.