دو سه نفر دیگر از اهالی که به بدبینی مشهور بودند: چهار دیواریهای مسقف روی این مدفن بنا کرد. مؤمنین که از کیسهی خود خرج نمیکردند این چهار دیواری را غنیمت شمرده، چماق کنس را از محلی که مخفی کرده بودند، به این مکان، آورده بالای سر مدفون به زمین نصب کردند.
به این عنوان مدفن «ستار»، محل زیارت دوست و دشمن واقع شد.
کدخدا علی میگفت: «من فقط به این مزدور مقتول معتقدم. »
«ملارجب علی» محرمانه دستور میداد، شبها می- رفتند و زیر دیوار جدید البنا را خراب میکردند.
از قراری که پسرش اظهار میداشت و آقا خودش هم نمیدانست برای چه این طور لجاجت میکند ولی از او شنیده بود که «اهل الله» صفات و افعالی دارند که کسی نمیتواند به حکمت آن پی به برد.
تاریخ منقولهی ولایتی به این سرگذشت که در آن زمان بر سر گذشت سنگی که به دیدن قبر «زاهد گیلانی» رفته بود، ترجیح داشت چند سطر دیگر نیز میافزاید. آن سنگ میگفتند عابد بدی است که در بین مریدان زاهد به این صورت در آمده است، ولی این مقطوع شریف، عین ذات بود. برای
حراست آن به امر الهی یك شب جانوری از کوه پائین آمد