بحق خشم گیرد پای از اندازهٔ انتقام بیرون ننهد که پس آنگه جرم از طرف او باشد و دعوی از قبل خصم.
۳۶– با دوست و دشمن طریق احسان پیش گیر که دوستان را مهر و محبت بیفزاید و دشمنان را کین و عداوت کم شود.
۳۷– خزینه باید که همه وقتی موّفر باشد و خرج بیوجه[۱] روا ندارد که دشمنان در کمینند و حوادث در راه.
۳۸– در همه حال از مکر و غدر ایمن ننشیند و اندیشه کند[۲] تا حاسدان فرصت غنیمت شمارند.
۳۹– سایر زیر دستان خدم را باید که نام و نسبت[۳] بداند و بحقالمعرفة بشناسد تا دشمن و جاسوس و فدائی را مجال مداخلت نماند.
۴۰– ارکان دولت و اعیان حضرت را باید که یکان یکان مشرف نهانی[۴] بر گمارد تا نیک و بد هر یک معلوم کند و تخلیطی که رود پوشیده نماند.
۴۱– در هر دو سه ماه[۵] شحنهٔ زندان را بفرماید بغوص احوال زندانیان کردن، تا بیگناهان را خلاص دهد[۶] و گناه کوچک را پس از چند روزی ببخشد و زندان قاضی را همچنین نظر فرماید.
۴۲– با غریم موسر و غارم معسر صبر کند و بقدر حال از وی بقسط بستاند[۷] و اگر از هر دو طرف مفلسانند[۸] و خزینهٔ بیتالمال معمور