این برگ همسنجی شدهاست.
دیباچه
— ۲ —
قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را بقدوم موسم ربیع[۱] کلاه شکوفه بر سر نهاده عصاره نالی بقدرت او شهد فایق شده و تخم خرمائی بتربیتش نخل باسق گشته[۲]
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند | ||||||
تا تو نانی بکف آریّ و بغفلت نخوری | ||||||
همه از بهر تو سر گشته و فرمانبردار | ||||||
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری |
در خبرست از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم
شفیعُ مطاعَ نبیَ کریم | قسیمَ جسیمَ نسیمَ[۳] و سیم |
چه غم دیوار امت را که دارد[۴] چون تو پشتی بان[۵] | ||||||
چه باک از موج بحر آنرا که باشد نوح کشتی بان | ||||||
بَلغَ العلی بِکمالِه کشفَ الدُّجیِ بجمالِه | ||||||
حَسنت جَمیعُ خِصالِه صلوّا عَلیهِ وَ آلِه |
هر گاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت بامید اجابت بدرگاه حق جلّ وعلا بر دارد ایزد تعالی در وی نظر نکند بازش بخواند باز[۶] اعراض کند بازش بتضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی
فرماید یا ملائکتی قداستحییتُ مِن عبدی و لیس له غیری فقد غفرتَ لهُ