که آخر من پیش قوم خویشهای باباییم آبرو دارم از تمام جیفهٔ دنیایی این یک طاس برای من باقی مانده حاجی آقا اعتنا نکرده که سهل است پدر و مادر دختر را هم تا میتوانسته جنبانده و حالا هم چنانکه گفتم چهار روز تمام است که از خانه زندگیش خبر ندارد.
***
از شمارهٔ ۲۹:
همهٔ ملل دنیا چه بواسطهٔ اخبار انبیاء و چه بواسطهٔ پیش بینی حکمای خود منتظرند که یکروز دنیا نمونهٔ بهشت عدن بشود.
ما ایرانیها هم در قدیم میگفتیم که نور بر ظلمت غلبه کند و حالا میگوییم زمین پر از عدل و داد شود پس از آنکه پر از ظلم و جور بود.
من هرچه که ایرانی و مسلمان بودم اما باز گاهی که محمداوفها را در آذربایجان و مرتضویها را در «زنوز» و صدرالعلماها را در یزد و شریعت مدارها را در رشت، و اقبالالدولهها را در محمد آباد، و حاجی ملکالتجارهـا را در گود زورخانه، و مجدالاسلامها رادر سفارتخانها میدیدم یک چیزی مثل بال بعوضه برخلاف عقیدهٔ مذهبی خودم بذهنم خطور میکرد و میگفتم بلکه استغفرالله استغفرالله این اخبار راجعهٔ باصلاح دنیا مثل خیلی از
- ↑ بقیه در روزنامه چاپ نشده است.