پرش به محتوا

برگه:Chahar Maqale.pdf/۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بودند و شارح کلمات جوامع الکلم هیچ کس فصلی بدین جزالت و فصاحت نظم نداده بود قال امیر المؤمنین المسترشد بالله فوضنا امورنا الی آل سلجوق فبرزوا علینا فطال علیهم الأمد فقست قلوبهم و کثیر منهم فاسقون میگوید کارهای خویش بآل سلجوق بازگذاشتیم پس بر ما بیرون آمدند و روزگار بر ایشان برآمد و سیاه و سخت شد دلهای ایشان و از ایشان بیشتر فاسقانند یعنی گردن کشیدند از فرمانهای ما در دین و مسلمانی،

حکایت [در عبارت «اتمتکین آن کند که احمد فرماید و احمد آن فرماید که محمد فرموده است»]

گور خان خطائی بدر سمرقند با سلطان عالم سنجر بن ملکشاه مصاف کرد و لشکر اسلام را چنان چشم زخمی افتاد که نتوان گفت و ماوراء النهر او را مسلم شد بعد از کشتن امام مشرق حسام الدین انار الله برهانه و وسع علیه رضوانه پس گور خان بخارا را به اتمتکین داد پسر امیر بیابانی (؟) برادرزادۀ خوارزمشاه اتسز و در وقت باز گشتن او را بخواجۀ امام تاج الأسلام احمد بن عبد العزیز سپرد که امام بخارا بود و پسر برهان تا هر چه کند با اشارت او کند و بی‌امر او هیچ کاری نکند و هیچ حرکت بی‌حضور او نکند و گور خان بازگشت و به برسخان بازرفت و عدل او را اندازۀ نبود و نفاذ امر او را حدی نه و الحق حقیقت پادشاهی ازین دو بیش نیست اتمتکین چون میدان تنها یافت دست بظلم برد و از بخارا استخراج کردن گرفت بخاریان تنی چند بوفد سوی برسخان رفتند و تظلم کردند گور خان چون بشنید نامۀ نوشت سوی اتمتکین بر طریق اهل اسلام بسم الله الرحمن الرحیم اتمتکین بداند که میان ما اگرچه مسافت دور است رضا و سخط ما بدو نزدیک است اتمتکین آن کند که احمد فرماید و احمد آن فرماید که محمد فرموده است و السلام، بارها این تأمل رفته است و این تفکر کرده‌ایم هزار مجلد شرح این نامه است بلکه زیادت و مجملش بغایت هویدا و روشن است و محتاج شرح نیست و من

کلیات چهار مقاله جلد ۱