برگه:Chahar Maqale.pdf/۲۰۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آنکه عوفی گوید «ازرقی بمدت سابق بر معزی بود»، دیگر آنکه در دیوان او هیچ ذکری از سلطان ملکشاه و سلطان سنجر و وزرا و امرای ایشان نیست و اگر ازرقی تا سنۀ ۵۲۷ زیسته بودی البته مدح و ثنای آن سلاطین عظیم الشان که همه شعر دوست و فضل پرور بودند در دیوان او مثبت بودی، دیگر آنکه پدر ازرقی چنانکه گذشت معاصر فردوسی بود و وفات فردوسی مدتی قبل از سنۀ ۴۲۱ واقع شده و مستبعد است که پسر چنین کسی صد و ده سال دیگر (یعنی تا سنۀ ۵۲۷) در قید حیاة باشد، خلاصه از قراین ظاهر میشود که ازرقی قبل از جلوس سلطان ملکشاه بن الب ارسلان یعنی قبل از سنۀ ۴۶۵ وفات نموده و زمان وی را درنیافته است،

ازرقی در تشبیهات غریبه و تخیلات عجیبه و تصویر اشیاء غیر موجوده در خارج یدی طولی داشته و غالب بلکه تمام اشعار او بر همین سبک و اسلوب است، رشید الدین وطواط در حدائق السحر در صنعت تشبیه گوید «و البته نیکو و پسندیده نیست اینکه جماعتی از شعرا کرده‌اند و می‌کنند چیزی را تشبیه کردن بچیزی که در خیال و وهم موجود باشد نه در اعیان چنانک انگشت افروخته را بدریای مشکین که موج او زرین باشد تشبیه کنند و هرگز در اعیان نه دریای مشکین موجود است و نه موج زرین و اهل روزگار از قلت معرفت ایشان بتشبیهات ازرقی مفتون و معجب شده‌اند و در شعر او همه تشبیهات ازین جنس است و بکار نیاید»،

بسیاری از صاحبان تذکره و حاجی خلیفه در کشف الظنون تألیف کتاب سندباد نامه و الفیه و شلفیه را بازرقی نسبت داده‌اند و این قول خطای محض است، اما کتاب سندباد از قصص و حکایات فرس یا هند است و مدتی طویل قبل از اسلام تألیف شده، مسعودی در مروج الذهب که در حدود سنۀ ۳۳۲ تألیف شده در باب اخبار هند و ملوک قدیمۀ آن گوید «ثم ملک بعده کوش فاحدث لهند آراء فی الدیانات علی حسب ما رأی من صلاح الوقت و ما یحمله من التکلیف

کلیات چهار مقاله جلد ۱