ختل پیش نشمردهاند و اگر ولایتی دیگر باسم ختلان در ماوراء النهر میبود هر آینه البته بایستی آنرا نیز ذکر کنند، و از طرف دیگر در کتب و اشعار فارسی در ماوراء النهر یک ولایت بنام ختلان بیش مذکور نیست و اصلا نام ختل برده نشده است و علاوه بر اینها ابن خرداذبه گوید (ص ۴۰) «و یقال لملک ختل ختلان شاه و یقال شیر ختلان»، پس واضح شد که ختل و ختلان یک ولایت بیش نیست و اختلاف فقط در تسمیۀ عرب و عجم است،
ص ۴۰ س ۲۲ بحد طوس بدشت تروق، در کتب جغرافی عرب نام تروق یافت نشد احتمال قوی میرود دشت تروق همان موضع است که اکنون قریۀ طرق آنجا واقع است و آن قریهایست معتبر صاحب پانصد خانوار بر دو فرسنگی مشهد رضا علیه السلام و یکی از منازل راه از طهران بمشهد است،
ص ۴۱ س ۱۰-۱۱ در آن قطعه که سخت معروفست مرا بسلطان ملکشاه سپرد، قطعه این است نقلا عن العوفی فی لباب الألباب ۱
یک چند باقبال تو ای شاه جهانگیر گرد ستم از چهرۀ ایام ستردم طغرای نکوکاری و منشور سعادت نزد ملک العرش بتوقیع تو بردم آمد چهل و شش ز قضا مدت عمرم در خدمت درگاه تو صد سال شمردم بگذاشتم این خدمت دیرینه بفرزند واندر سفر از علت ده روز بمردم
کلیات چهار مقاله جلد ۱