این برگ نمونهخوانی نشده است.
خراسان و ربما ترجم شعر نفسه بالعربیة کقوله
ان شئت تعلم فی الآداب منزلتی و اننی قد غذانی العز و النعم فالطرف و القوس و الأوهاق تشهد لی و السیف و النرد و الشطرنج و القلم ۱و قوله فی بلخ
و بلدة قد رکب اسم لها من احرف البخل و هی بلخ و العیش فیها کاسمها مبتدلا من بائها تاء و ذا تلخ» ۲و آغاجی که باختلاف اغاجی و آغاچی و آغجی نیز نوشته شده است ظاهرا کلمهایست ترکی بمعنی حاجب و خادم خاصۀ سلاطین که واسطۀ ابلاغ مطالب و رسائل است از پادشاه بسایر اعیان دولت و بالعکس (برای شواهد این مدعی رجوع کنید بحواشی لباب الالباب ج ۱ ص ۳۳۰-۳۳۱)، ص ۲۸ س ۳ طحاوی، کذا فی النسخ الثلثة و معلوم نشد کیست،
ص و س ایضا خبازی نشابوری، رجوع کنید بلباب الالباب ج ۲ ص ۲۷، و معلوم نشد که مجمع الفصحاء از روی چه مأخذ وفات او را در سنۀ ۳۴۲ مینویسد،
کلیات چهار مقاله جلد ۱