برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

تنها نوعی تقاضای زیر بال آمدن نیست - گاهی هل من مبارز است و دعوی وجود. آن وقت گپی می‌زنند. و در این روزگار پر از افواهیأت و سلطه سانسور، بسیار پیش آمده است که دیده‌ام او به خبری از قول ناشناس‌ترین جوانان که به دیدارش رفته دل می‌بندد و بعد که خبر واهی از آب درآمد به او شک می‌. کند تا همان جوان باز به دیدارش برود و رفع رجوع و الخ... اسلام کاظمیه که یکی از جوانهای بر کشیده او است در این باره حرف خوبی میزد؛ می‌گفت:

- بچه‌هایی را که ملکی تربیت می‌کند آنقدر بهشان ور می‌رود که خیال برشان می‌دارد. آن وقت به علامت بلوغ به جای اینکه پیش روی پدر تنی خود بایستند، با ملکی از در مخالفت در می‌آیند.

و به این صورت است که ملکی شده است نردبان سنین ۳۰-۲۰ سالگی بسیار از ما که بر آن قدرت پاهامان را بسنجیم و بعد که اطمینان یافتیم که رفتاری آموخته‌ایم نردبان را فراموش کنیم بخصوص در این اوضاع زمانی و مکانی که حکومت‌های ما تحمل انبان پر از تجربه «ملکی»‌ها را ندارند و به جای او ترجیح می‌دهند که به جوجه‌های دیروز از تخم فرنگ درآمده اکتفا کنند. اما «ملکی» می‌داند که اگر تره بار نداری تا بگندد پس صبر کن؛ خریدار عاقبت به سراغ بازار تو خواهد آمد.

اگر لیاقت اصلی ملکی در این است که همیشه راه سومی پیش پای روشنفکران گذاشته شاید به دلیل این است که خود مدام میان