زمینه مساعدی در بین نیست، عشایر مسلح شده و بمخالفت کمونیستها قیام و یا آماده قیام شدند، آخوندها تقویت شده و تودهٔ مردم را بر علیه کمونیستی شورانیده و کمونیستها را تکفیر کردهاند، ارتش قدرت مطلق خود را بدست آورده است، مالکین و فؤدالها تشجیع شده و برای حفظ منافع خود راه مبارزه را آموخته اند، و بالاخره دنیا بدو قسمت شرقی و غربی منقسم و هر دسته باتکاء قدرتهای داخلی و خارجی برای از بین بردن طرف آماده و مهیا گردیدهاند چند نفر جوان بیتجربه و طماع دستگاه رهبری حزب توده را در اختیار گرفته و از مشی قدیم آن منحرف نمودهاند، بدبختی در اینستکه چنان مغرور و مست شدهاند که ابداً گوش شنوائی برای آنها باقی نمانده و مرکب راهواری را که بر آن سوارند چنان بتندی بطرف مقصود میرانند که قطعاً بزودی با سر بزمین خورده و مغز آنها متلاشی میشود این چند نفر معدود که تعداد آنها از انگشتهای یک دست بیشتر نیستند، فکر نمیکنند که حزب را برای مردم و بمنظور حفظ و حراست کشور تأسیس کردهاند نه برای آقائی و رهبری آنها، مصالح و منافع پانزده ملیون جمعیت را با امکانات روز و حفظ عظمت و استقلال ایران باید در نظر گرفت نه با تمایل و تفکر شخصی بنابراین هر کس مانند من طرفدار سیاست موازنه است و دوستی با دو همسایه را تا جائیکه بمنافع ایران لطمه وارد نیاورد لازم بداند و تحریک یکی را بر علیه دیگری جائز نداند و بقای استقلال ایران را در اتخاذ این روش بداند طبعا نمیتواند با دستگاه امروز حزب توده ایران همصدا شود و یا اینکه همکاری نماید.
گفتم آزادی وروش دموکراسی را نیز حزب در داخل تشکیلات خود از دست داد و خود این میرساند که در صورت قدرت و زمامداری حزب روش دموکراسی را که من میفهمم و طالب آن هستم از دست