الحاق به بلوک غربی قد علم کرده و رسما صلاح ایران را با همکاری این دسته میدانند. تا یکی از بحرین صحبت میکند دیگری از فیروزه اگر از نفت جنوب سخنی بمیان آمد فورا شیلات و طلای ودیعه را یادآوری میکنند و و ..... هر یک از این دو دسته هم به پشتیبانی همسایه قوی پنجه شروع بکار کرده و با کبد حرا و دل سوخته از بدی اوضاع و نفوذ اجانب در کشور ناله میکنند، و دسته مقابل خودرا تکفیر مینمایند، یکی اسلام را بهانه کرده و طرف را باتهام کمونیستی و انکار خالق تکفیر مینماید و دیگری بدعوی بدی رژیم میلیتاریسم و امپریالیست و استعمار و استثمار طرف را محکوم و هو مینماید.
انصافاً و وجداناً میپرسم تکلیف یک وطنپرست حقیقی و علاقهمند به مرز و بوم خود چیست و بین این دو همسایهایکه بدعوی حریم امنیت و حفظ و حراست سرحدات خود بخاک ما تجاوز کرده و حقوق ما را پایمال و باستقلال ما نیز احترام نمیگذارند چه باید بکند! اینها نزده می رقصند و بهانهجوئی میکنند وای بوقتی که دستهٔ هم برای آنها دلیل و مدرک تهیه کنند و یا الحاق خود را بآنها رسما اعلام نمایند و اگر مبارزهها نتیجه این میداد که ما را بین طرف سوق و دست دیگری از سرما کوتاه گردد و در تحت حمایت یک طرف از شر طرف دیگر راحت میشدیم شاید بنظر بعضی قابل تحمل بود ولی مطمئناً تا هنگامی که دو همسایه جنوبی و شمالی بوضع فعلی خود باقی هستند چنین نتیجه بدست نخواهد آمد و فقط بهره ما از این مبارزه و دودستهگی اینستکه وضع مملکت خراب و اصلاحات متوقف و برای همیشه از قافله تمدن عقب مانده و ابداً نخواهیم توانست از وضع فلاکتبار فعلی رهایی یابیم، این جنگ حیدری و نعمتی ما را نیست و نابود