و باید حکومت دیکتاتوری را هم یکی از نتایج آن دانست هنگامی که خود انگلیسها عملا سیاست یکطرفه گذشته را محکوم بزوال و فنا دانسته و در از بین بردن آن کمک کنند و بدین وسیله رضایت روس ها را جلب کنند طبعاً هر ایرانی وطنپرست متوجه این موضوع می شود که کشوری که ۱۸۰۰ کیلومتر یا بیشتر مجاور با اتحاد جماهیر شوروی است نمیتواند نسبت باین دولت بینظر بوده و اجازه دهد سیاست یکطرفی در کشور ایجاد و یا ادامه یابد در این صورت اگر دولت اتحاد جماهیر شوروی گلهمند شود و یا دست بتحریکات زننده بزند کاملا ذیحق خواهد بود، و از طرفی چون دولت انگلستان علاوه از مجاورت و همسایگی دارای منافع اقتصادیست بصحیح و یا بغلط در قسمتی از منابع نفتی این کشور حق مکتسبی دارد که استفاده میکند و تا موقعی که امتیازات گذشته را مطلقا و در دست هر که باشد لغو نکردیم شرکت نفت ایران و انگلیس هم بهرهمند میشود طبعاً اتخاذ هر نوع سیاست تحریکآمیزی بر علیه این دولت نیز صحیح نخواهد بود
مجملا اعتقاد راسخ عموم آزادیخواهان و هواخواهان استقلال و عظمت ایران با وضع فعلی بر این است که روش سیاست خارجی باید سیاست موازنه باشد زیرا با همسایگی شوروی و انگلستان و امتیازاتی که تا کنون این دو دولت تحصیل کردهاند سیاست یکطرفه بنفع ایران تمام نخواهد شد و اصولا هم امکانپذیر نیست و اگر چند صباحی چرخ سیاست بنفع یک طرف بچرخد قطعا عکس العمل شدیدی پس از مدتی از طرف دیگر ظاهر خواهد گردید. بهترین شاهد زنده این موضوع نهضت جنوب است که پس از نهضت آذربایجان برپا گردید ر تشکیل دسته معتقدین جدی الحاق ایران به بلوک غربی است که در مجلس شورای ملی در مقابل هواخواهان بلوک شرقی و تابعیین