مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۳۸

از ویکی‌نبشته
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۷ نشست ۳۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره ۲۲۶۵

۳ شنبه ۴ آذر ۱۳۳۱ - سال هشتم

شماره مسلسل ۳۸

دوره هفدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۳۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه بیست و دوم آبان ماه ۱۳۳۱ فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور- آقایان: قنات‌آبادی - مهندس زیرک‌زاده – صفایی
۳ - بقیه مذاکره در لایحه ملی کردن ارتباط تلفنی از ماده سوم
۴ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس یک ساعت و بیست پنج دقیقه قبل از ظهر بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید.

- تصویب صورت مجلس[ویرایش]

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس - جلسه رسمی است صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود. (بشرح ذیل بوسیله آقای ناظرزاده قرائت شد)

غائبین بااجازه - آقایان: مکی. مهندس حسیبی. محمد ذوالفقاری. دکتر بقایی. گنجه. اورنگ. دکتر فلسفی.

غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر امامی. فتحعلی افشار. دادور. امیرافشاری. معتمددماوندی. محمدحسین قشقایی. راشد. تولیت. موسوی.

نایب رئیس - آقای کهبد بفرمایید

کهبد - پیشنهادی که بنده درجلسه گذشته تقدیم کرده بودم وپس گرفتم عرض کردم با توضیحاتی که آقای وزیر امورخارجه دادندپس می‌گیرم این قسمت را اصلاح بفرمایید.

نایب رئیس - آقای پارسا بفرمایید

پارسا - بنده خواستم عرض کنم که جناب آقای موسوی چون مریض هستند و کسالت دارند اصلاح بفرمایید.

نایب رئیس - آقای مجدزاده بفرمایید.

مجدزاده – در ضمن عرایض بنده اشتباهاتی است که اصلاح می‌کنم و می‌دهم به تندنویسی

نایب رئیس – دیگر آقایان نظری نسبت به صورت جلسه ندارند؟ (گفته شد- خیر) صورت جلسه قبل تصویب می‌شود.

- بیانات قبل از دستور- آقایان: قنات‌آبادی - مهندس زیرک‌زاده – صفایی[ویرایش]

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: قنات‌آبادی - مهندس زیرک‌زاده - صفایی

نایب رئیس – چند از آقایان نمایندگان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای قنات‌آبادی بفرمایید

قنات‌آبادی - علت اینکه مزاحمت آقایان را فراهم کردم بیان چند مطلب و چند موضوع است که باز هم حس می‌کنم از نظر مملکت و حفظ موجودیت ما اثربسیار زیادی داشته‌است. البته آقایان محترم می‌دانند فعلا سیاست شکست خورده استعمار در ایران هدفش ایجاد تشنج است و برای اینکه بتواند استقامت ملت ایران را از بین ببرد سعی می‌کند که از هر گوشه و کناری تشنجاتی بوجود بیاورد و ناراضی‌ها را تحریک بکند با ایجاد ناراضی بوسیله عمال مخصوص که در دستگاه حاکمه دارد بنماید. آقایانی که می‌خواهند دنبال نهضت مردم ایران بروند و خدمتگذار مردم باشند اینها وظیفه اولیه شان رفع این تشنج و ترک اعمال و حرکاتی است که آن اعمال و حرکات ایجاد تشنج می‌کند و یکی از مطالبی که می‌خواهم عرض کنم این است که در این چند روزه یکعده زیادی ناراضی کرده و شاید اسباب زحمت و ناراحتی چند نفر از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی هم شده. این موضوع داوطلبان دبیرستان منحل شده دارایی است (صحیح است) البته آقایان اطلاع دارند که گویا دو یا سه سال است دبیرستان دارایی منحل شده‌است اما با وجودی که چند سال است دبیرستان دارایی منحل شده‌است هر سال یک عده ایی را بنام داوطلب بنام باقی مانده و تحت عناوین متعدد در وزارت فرهنگ امتحان می‌کنند و باین آقایان دیپلم دارایی می‌دهند حالا روی این مطلب چند نظریات و اغراض خصوصی به کار رفته که فعلا جای بحثش نیست من از جناب آقای وزیر فرهنگ یک سوالی کردم که این سوال را تقدیم مقام ریاست می‌کنم و موقعی که این سوال مطرح شد سوءاستفاده‌هایی که در تحت عنوان این داوطلبان دبیرستان دارایی شده‌است بعرض نمایندگان محترم میرسانم اما یک نکته ایی را لازم است تذکر بدهم و آن این است که در چندی قبل تحت عنوان تصویب شورای عالی وزارت فرهنگ اعلام کرد ما از داوطلبان و مردودین سال گذشته امتحان می‌کنیم یک عده‌ای آمدند بنام اینکه داوطلب بودند در سال گذشته و بیماربودند چون شورای عالی فرهنگ تصویب کرده‌است (این آقای خسرو قشقایی هم ماشاء الله خیلی حرف می‌زنند) (زنگ رئیس) (خسرو قشقایی - چه فرمودید؟) (ناصر ذوالفقاری - ایشان می‌گویند مزاحم بنده هستید)

یکعده زیادی اسم نوشتند بعد هم به آنها گفتند بیایید تعرفه بگیرید تعرفه را پر کردند و بعد هم از آنها نفری پنجاه تومان پول گرفتند بعد موقع امتحان که شد یکعده ده نفر دوازده نفری البته همانطوری که در این مملکت مرسوم بوده‌است از عزیزان بلاجهت اینها را اجازه دادند و جواز دادند که بروند امتحان بدهند و قریب صد صد و پنجاه نفر از جوانهای مملکت را پشت درب سالن امتحان نگهداشته و به آنها گفتندکه شما حق ندارید امتحان بدهید البته من می‌خواهم از آقای وزیر فرهنگ سوال کنم که اگر این آقایان واجد شرایط نبودند چرا اسم آنها را نوشته اند؟ چرا به آنها گفته‌اند تعرفه پرکنید؟ چرا از آنها پول گرفتید علاوه بر این آنهایی که قبول کردند و اجازه دادند غیر از مردودین یعنی آنهایی که اسمشان را گذاشته‌اند داوطلب که سال گذشته مریض بوده‌اند اگر آنها واجد شرایط نیستند آنهایی هم که قبول کردید و از آنها امتحان می‌کنید آنهاهم کسانی بودند که واجد شرایط نبودند سال گذشته موقع امتحان مریض بوند به آدم مریض هم که نمی‌شود گفت داوطلب داوطلب آن کسی است که موقع ثبت نام برود ثبت نام بکند و موقع امتحان مریض بشود این آقایانی که اسمشان را نوشته‌اند هیچکدام سال گذشته ثبت نام نکرده بودند مثل یک عده ایی که در خارج الان سرگردان و ویلان هستند و بعد از پنج ماه بلاتکلیف می‌باشند البته موقعی که این سوال مطرح شد من مطالب مفصلی پیرامون این مطلب دارم و اطلاعات زیادی بمن رسیده‌است که عرض خواهم کرد و این سوال را فعلا تقدیم مقام ریاست می‌کنم یک موضوع دیگری که می‌خواهم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم و واقعا جلب نظرآقایان را بکنم این است همانطوریکه عرض کردم در این مملکت می‌خواهند ایجاد تشنج کنند و برای اینکه تشنج بوجود بیاورند نیرنگ‌ها و توطئه‌ها تقلبات عدیده می‌کنند نظر آقایان هست که چندی قبل شهرت داده بودند حتی در جراید هم منعکس شده بود و غالبا آن روزنامه‌هایی هم که روی این مطلب فشارمی آورند و به انواع و اقسام چیزهای گوناگون را جعل می‌کردند که سابقه آنها در صف شکستن ملت ایران و عموم مردم روشن و واضح بود و آن این بود که می‌گفتند حضرت آیت الله کاشانی کاندید نخست وزیری است البته مطلعین و آن کسانی که وارد سیاست و جریانات مملکت هستند می‌دانند که هیچوقت آیت الله کاشانی کاندید مقام ریاست وزرایی نبوده‌است و علت اینکه مقام ریاست مجلس را هم قبول کردند روی آن هدف غایی و کلی بود که ایشان داشتند حفظ وحدت و دادبین دستجات پارلمانی بوده‌است لاغیر(صحیح است) مقصود از اینکه حضرت آیت الله کاشانی کاندید مقام نخست وزیری است البته ایجاد یک دسیسه‌ها وهای و هوها و توطئه‌ها و بالاخره مقصود غائی آنها تضعیف دولت دکتر مصدق است که صد درصد تمام ایام و همیشه از طرف شخص آیت الله کاشانی با نهایت شدت و قدرت پشتیبانی می‌شود (صحیح است) بعد از مصاحبات بعد از بیانات محکم و روشن و صریح حضرت آیت الله کاشانی در مجالس و محافل و همچنین در مصاحبات البته این توطئه‌ها نقش برآب شد چندی است یک نقش تازه ایی به کار زده‌اند و یک موضوع نویی را عنوان کرده‌اند و آن موضوع انحلال مجلس شورای ملی است این اشخاص این مطالب را عنوان می‌کنند که در اذهان مردم ایجاد تشنجج تحت این عناوین بکنند گو اینکه آن اشخاص غالبا شناخته شده هستند و مردم آنها را می‌شناسند و مردم می‌دانند که آنها از چه منبعی الهام می‌گیرند معذلک کله در بعضی از مواقع ممکن است که ایجاد یک ناراحتی‌ها یک سوء تفاهماتی بکنند. برای من و مردم ایران این مطلب اصلاغیرقابل قبول است مصدقی که یک عمر آزادیخواه بوده بیاید در مقابل نمایندگان ملت بایستد و فکرانحلال مجلس شورای ملی را بکند این مطلب اساسا مقبول نیست و نمی‌شود در پیرامون آن فکرکرد این هم یکی از آن توطئه‌هایی است که می‌خواهند با انتشار اینگونه اخبارجعلی روحیه یک عده ایی را تضعیف کنند. یک عده ایی را ناراحت کنند و همیشه در مملکت یک حال غیرعادی بوجود بیاورند البته همانطوریکه در تمام موارد متانت و اطلاع و روشن بینی نمایندگان محترم این توطئه‌ها را باطل کرده در این مورد و موارد دیگرهم باطل خواهند کرد (صحیح است) یک مطلب دیگری که می‌خواهم ازاینجا به اطلاع آقایان نمایندگان ملت برسانم و مردم ایران نیز اطلاع داشته باشند موضوع یکی دو خبری است که در روزنامه بنام روزنامه نیروی سوم نوشته شده‌است که گویا متعلق به آن آقای خلیل ملکی که از حزب زحمتکشان ملت ایران اخراج شده‌است می‌باشد من در این روزنامه خواندم که نوشته‌است هندرسن سفیر کبیر آمریکا خدمت حضرت آیت الله کاشانی شرفیاب شده‌است و از بیانات این جناب در جلسه گذشته نسبت به رویه ایی که اصل ۴ ترومن دارد گله گرده‌است و نمی‌دانم حالا اصل ۴ ترومن را چه اسمش بگذارم و بقول خودشان چون آنها ادعا می‌کنند که این موسسه یک موسسه خیریه‌است و البته اگر آقایان نمایندگان محترم بخاطر داشته باشند بنده عرض کردم وقتی که بنا باشد کار خیر بکنند اول بروند سراغ اهم یعنی اگر ما در مقابل مان یک کسی که هم مریض بودهم گرسنه و در مقابل یک کسی دیگری هم بود که گرسنه تنها بود اگر ما بخواهیم در تحت عنوان خیریه کمک بکنیم به آن گرسنه مریض استعانت می‌کنیم نه مستقیما برویم شکم گرسنه را سیربکنیم و آن گرسنه مریض را به آغوش مرگ بسپاریم من اینجاعرض کردم که اگر این موسسات از طرف ممالک مقتدر در ممالکی نظیر مملکت ما ایران بوجود می‌آیند و واقعا قصد خیر داشته باشند اینها باید بروند سراغ آنجایی که بیشتر مردمش احتیاج بعمران و آبادی و باصطلاح سایر چیزهای دیگردارند (صحیح است) نه این که بروند آنجایی که مردم کمتراحتیاج دارند البته کمتر والا بمردم ایران که در تمام نقاط ظلم فاحش بهشان شده من نمی‌خواهم بگویم مردم ایران در سایرنقاط صد در صد وضعیتشان فراهم است ولی یک قسمتهایی است که مردم آن وضعشان نسبت به سایر جاها صد در صد بدتر است یکجاهایی است که از نظر آب بیشتراحتیاج دارند از نظر وسایل کشاورزی زیاد محتاجند اگر قصد و نیت خیر باشد اول آن‌ها بروند سراغ آن کسانی که بیشترمحتاجند بیشتر گرسنه هستند بیشتر تشنه هستند و حال اینکه اصولا ما این مطلب را تجربه داریم و اگر بخواهیم بازهم تجربه کنیم همان خواهدشد من جرب المجرب حلت به الندمه ما تجربه کردیم که اساس دول مقتدر لطفشان نسبت به دولتها و ملتهایی که از نظر زور اقتصادی و غیراقتصادی در مقابل آنها صفراست لطف آنها مثل لطف گرگ می‌ماند نسبت به گوسفند (صحیح است) و برای ملت ایران که از زیر باریک همچو مبارزه‌ای شدید ضد استعماری شانه علم کرده‌است دیگر اصلااجازه نخواهدداد این مقدمات و این توطئه چینی‌ها از ناحیه هر دولتی باشد در کشور او گسترده شود و این بساط پهن گردد ما اگر با فکر استعماری انگلستان مبارزه کردیم هر دولت دیگری هم که بخواهد این فکر را در این مملکت دنبال کند با او مبارزه می‌کنیم خواه این دولت اتحاد جماهیرشوروی باشد خواه این دولت ممالک متحده آمریکا باشد (نمایندگان - صحیح است) برای ما فرق نمی‌کند لذا همانطوری که با عوامل و جناح طرفدار شرکت سابق نفت در این مملکت جدا مبارزه کردیم با عواملی هم که امروز در این مملکت علنا می‌گویند ما طرفدار سیاست شوروی هستیم مبارزه می‌کنیم که ما طرفدار سیاست آمریکا هستیم جدا مبارزه می‌کنیم و اجازه رسوخ هم نمی‌دهیم چون سرچشمه شاید گرفتن به پیل چو پرشد نشاید گرفتن به پیل (بعضی از نمایندگان -اصلاح بفرمایید) من نمی‌خواهم اینجا شعر بخوانم می‌خواستم توضیح بدهم آقای کریمی...

نایب رئیس - آقای قنات‌آبادی وقت شماتمام شده‌است

قنات‌آبادی - دوسه دقیقه دیگرعرضی دارم

نایب رئیس - بفرمایید

شمس قنات‌آبادی - بنابراین سرچشمه باید با بیل گرفت و نگذاشت طوری بشود که که نشود با پیل از آن گذشت ادبیات مخصوص قزوین است (خنده حضار) مطلب دیگری که می‌خواستم عرض کنم گواینکه امروزهم موضوعش منتفی شده بیان یک حقیقت خیلی خیلی ساده‌است و آن این است که گلوله استاد خلیل طهماسبی اگر نبود وضع مملکت باینجا نمی‌کشید من گمان نمی‌کنم هیچ شخص با وجدانی منکر این مطلب باشد چون بزرگترین عاملی که ملیون این مملکت را فلج کرده بود و همه چیز ما را تهدید می‌کرد آن کسی بود که گلوله استاد خلیل طهماسبی نابودش کرد اگر او نبود کار باینجا نمی‌کشید من نمی‌گویم اگر مانع برداشته نمی‌شد ملت تسلیم می‌شد من نمی‌گویم زعمای ملی دست از مبارزه برمی داشتند من نمی‌گویم جبهه ملی عقب می‌نشست نه جبهه ملی یک افراد مصممی داشت که اینها حاضر بودند تا سر حد مرگ این مبارزه را دنبال کنند این مطلب را همه دیدند و همه هم قبول کردند اما آن چیزی که این مانع را بطور برق آسا از بین برد و ما را بسرعت برق بجلو راند گلوله استاد خلیل طهماسبی بود متاسفانه بعد از اینکه آن قانون در این مجلس تصویب شد سنای سابق خیلی معطل کرد و با وجود اینکه بنده روزی در پشت این تریبون عرض کردم خطالب به مجلس سنا که این دم شیراست ببازی مگیر معذلک آنها چون پنبه در گوشهای مبارکشان بود با دم شیربازی کردند و عاقبت رفت بر آنها آنچه که همه دیدند متاسفانه پس از تصویب و توشیح هنوز این استاد خلیل طهماسبی در زندان بسر می‌برد و من با وجود اینکه شنیدم برای درج بروزنامه رسمی فرستاده‌اند ولی این شخص هنوز در زندان است انتظاردارم که وزارت دادگستری مقدمات خلاصی ایشان را از زندان فراهم کند یعنی ایشان همین دو روزه امروز و فردا از زندان بیرون بیایند و بروند عقب کسب و کارشان مطلب دیگر تلگرافی است از قم از قم از تهران از تهران از تهران از بازهم قم قم قم شهر مذهبی قم برای بنده رسیده‌است و اکثرش هم بعنوان حضرت آیت الله کاشانی است رونوشتش هم برای بنده خطاب به آقایان نمایندگان محترم مجلس که مردم و دستجات و اصناف مختلف تقاضا کرده‌اند وزارت دادگستری از مجازات نصرت الله قمی قائل دکتر زنگنه تخفیف قانونی قائل بشود یعنی یک درجه تخفیف بدهند این تلگرافاتی است که به بنده رسیده‌است من با بعضی از زعمای امور و مسئولین امر صحبت کردم راجع باین امر و مخصوصا یک نکته ایی را تذکر دادم و آن این است که گفتم در سی ام تیر در این مملکت ۷۰-۸۰ نفر از بهترین جوانهای ما در این خیابان از ظلم و جور باتکای یک وحشیگری عجیبی شربت شهادت نوشیدند و هنوز مو از سر یک نفر از قتله این ۷۰- ۸۰ از افراد ملت ایران کم نشده‌است یعنی آنهایی که باعث کشتار این ۷۰-۸۰ نفر شده‌اند یک مو از سرشان کم نشده‌است چه اصراری است که یک فردی از این مملکت که یک فردی از هیئت حاکمه را زده‌است اینقدر عجله دارند در نابود کردن او در حالی که زمانی که این نصرت الله قمی این عمل را کرد زمانی که گلوله را بطرف دکتر زنگنه خالی کرد موقعی بود که یک تبلیغات سوء علیه این شخص تمام کسانی را که با رزم آرا همکاری کردند بحد اعلای شدت رسیده بود و این مرد تحت تاثیراین تبلیغات یک همچو عملی کرده‌است آن هم با این ایده و با این عقیده که منهم مثل استاد خلیل طهماسبی می‌روم فداکاری می‌کنم و یکی از خارهای راه را برمی‌دارم (کریمی – بد کرده هم او باید کشته شود و هم قتله ۳۰ تیر) خیر اینطورنیست آقا امضای دکتر زنگنه پای قرارداد گس گلشاییان است (کریمی - اگر بنا بشود خائنین کشته بشوند از دکتر زنگنه خائن تر خیلی هست) منافات ندارد اگر خائن خیلی بود یکی را کشته نباید او را کشت حق فوق مقتضیات محلی است (ناصر ذوالفقاری – او در کابینه رزم آرا نبود او امضاء نکرده بود) اگر وزیر کابینه رزم آرا نبودن و قانون گس گلشاییان را او امضا نکرد قانون مطبوعات اقبال - زنگنه را او نوشت قانونی که او نوشت پدر مردم را در زندان در می‌آوردند اصلا آزادی را توی این مملکت خفه کرد چه اصراری است ۸۰ نفر از برادران ما را در این مملکت کشتند و یک مو از سر قتله کم نشده‌است یک فرد از هئیت حاکمه را کشته‌اند اینقدر با عجله او را محاکمه می‌کنند این وضع قابل دوام نیست غرض این تلگرافاتاتی است که تقدیم مقام ریاست می‌شود یک نامه ایی هم هست از طرف زندانیان شیراز که این ورق قرآن مبارک را هم به آن ملحق کرده‌اند و بمن سوگند داده‌اند که باین قرآن این مطلب را بعرض آقایان محترم برسانم و آن این است زندانیانی که در اعماق زندان سالها است مشغول جان کندن هستند دلشان خوش بود که لایحه تعلیق زندانیان می‌آید به مجلس و تصویب می‌شد و از نمایندگان ملت تقاضا کرده‌اند که این لایحه را زودتر طرح و تصویب بکنند و توجه سریع و دقیقی بفرمایند (اخگر- امضا می‌کنیم)

نایب رئیس - آقای مهندس زیرک‌زاده

مهندس زیرک‌زاده - قبلا یک تلگرافی است از بروجرد راجع باظهار خوشنودی از قطع روابط با انگلستان یک تلگرافی است از گرمابه داران مشهد راجع به بسته شدن مجلس ناو یک چکی است بمبلغ ۳۵۰ تومان که کارگران شرکت ملی نفت مشهد برای کمک به بازماندگان شهدای سی ام تیر داده‌اند تقدیم مقام ریاست می‌کنم بنده از اینکه وقت آقایان را می‌گیرم معذرت می‌خواهم ولی اوضاع مملکت و اوضاع خاص ایران وضعی است که بنظر بنده باید بعضی از مطالب به مردم ایران گفته بشود در این روزها در روزنامه‌های ایران و روزنامه‌های خارج صحبت از کودتا صحبت از انقلاب صحبت از یک خط مشی‌های عجیب و غریبی است که منتشر می‌کنند و تمام آن‌ها برای سیاستی که دولت ایران و ملت ایران می‌خواهد دنبال بکند ضرر دارد و لازم است که در مجلس ایران موقعیت مخصوص ما تشریح شود و هموطنان عزیز ما را چه آنهایی که مسئولیت دارند و چه آنهایی که مسئولیت ندارند متوجه این موقعیت مخصوص بکنند که از این نوع گفتار و از این نوع نوشته‌ها جلوگیری بشود

بنده تصور می‌کنم که آقایان با بنده هم عقیده هستند که هیچ وقت در تاریخ ایران لااقل در تاریخ مشروطیت ایران موقعی به موقعیت فعلی برای ایران پیش نیامده‌است موقعیتی که هر عمل شما ممکن است تاثیر فوری و آنی در حیات و ممات مملکت داشته باشد البته تردیدی نیست که عملیات دولت‌ها در سرنوشت ملت و مملکت موثراست ولی ایندفعه وضع طوری است که ممکن است این تاثیر آنی و فوری باشد و همین طوری که عرض خواهم کرد شاید بعضی از عملیات فردای آن روزاستقلال ایران را در خطر بیاندازد از این جهت ما بایستی خیلی دقت بکنیم خیلی مراقبت بکنیم و عملیاتمان را خیلی عاقلانه و به نفع مملکت انجام بدهیم وضعیت داخل ایران یک وضعیت خاصی است وضعیت خاصی است که همه بهش توجه داریم و آن این است که برای اولین بار در مشروطیت ایران یک دولتی بر سر کار است یک شخصی زمامدار است که تمام مردم ایران اکثریت قریب باتفاق مردم ایران به آن شخص و آن دولت علاقه دارند آن شخص را طرفدار خودشان طرفدار منافع خودشان می‌شناسند در مجلس یک اکثریتی هست که ازاین دولت پشتیبانی می‌کند لوایح این دولت را میگذراند و باین دولت رای می‌دهد یک وحدتی حقیقتا یک وحدت ایرانیتی برای اولین بار در مجلس ایران ایجاد شده‌است این وحدت را نباید ناچیز شمرد این وحدت را نباید با غفلت بی نتیجه گذاشت موقعیت بین ایران هم یک موقعیت خیلی مخصوصی است بنده می‌خواستم اجازه بخواهم همین موقعیت را یک قدری تشریح بکنم ایران را در دنیا جایش را تعیین بکنم ایران کجا قرار گرفته‌است فعل و انفعالات سیاستهای ما چه تاثیری در دنیا دارد ما می‌شنویم که دنیا بصورت دو بلوک درآمده ولی نمی‌دانیم بحد کافی این تفکیک و بلوک‌ها دقت شده‌است یا نه؟ و مخصوصا رابطه این بلوکها با ایران مطالعه شده‌است یا نه یک خطی از دریاهای شمالی اروپا حرکت می‌کند بعد از یک عده پیچ و خمها می‌رسد بسر حد غربی ایران در سر حد غربی ایران این خط می‌شکند و اهمیت در اینجا است که در سر حد ایران می‌شکند و این شکستگی تا سرحد شرقی هندوستان ادامه دارد از سر حد شرقی هندوستان دو مرتبه این خط شروع می‌شود از جنوب آسیا عبورمی کند از وسط چین و ژاپون بطرف شمال می‌رود این خط خطی است که دو بلوک کمونیسم و ضد کمونیسم را از هم جدا می‌کند این خطی است که ما در شکستگیش قرارداریم و بعبارتی که میگونید در حلقه شکسته این زنجیر ما و هندوستان هستیم وضعی را که بهش می‌گویند جنگ سرد جنگ سرد چون اسم دیگری نمی‌توانستند بهش بدهند نیمه جنگ و نیمه صلح را جنگ سرد گفته‌اند چون یک وضع خاصی است که در دنیاهست یک لغتی برایش اختراع کرده‌اند که می‌گویند جنگ سرد که باندازه کافی رویش بحث شده در اطرافش گفتگو شده‌است که بنده دیگر توضیح نمی‌دهم عملیات جنگ اعصاب عملیات تحریکی و عملیات نقل و انتقالات بدون جنگ این را می‌گویند جنگ سرد این جنگ سرد از ۱۹۴۷در دنیا شروع شده‌است تا۱۹۵۰ این یک جنگ توام با حرکت است یک جنگ دینامیک است از ۱۹۵۰ یعنی از تاریخ شروع جنگ کره تا امروز این جنگ سرد یک جنگ استاتیک است یک جنگ بی حرکت است اهمیت بحث بنده در این وضع خاص جنگ سرد است جنگ سرد بحالت بی حرکت درآمده‌است و جنگ سرد بحالت بی حرکت خواهد ماند و تمام بحثی که بنده می‌خواهم بکنم روی این حقیقت است که جنگ سرد بحالت بیحرکت می‌ماند چطورشده که جنگ سرد بحالت بیحرکتی درآمده علت آن این است که وضعیتی ایجاد شد که تغییر آن وضعیت و تغییر و حرکت در این وضعیت جنگ جهانی را در دنبال خواهد داشت. دنیا بیک مرحله رسیده‌است که کوچکترین تغییر مخصوصا در نقاط حساس جنگ جهانی را در دنبال دارد و چون تمام دول بزرگ از حمله کردن و تهاجم در جنگ نفرت دارند هیچکدام جرات نمی‌کنند مهاجم قلمداد بشوند هیچکدام جرات نمی‌کنند حرکت بکنند برای اینکه به مجرد اینکه حرکت کردند جنگ جهانی در دنبال است و جنگ جهانی یک بلایی است که همه می‌خواهند ازش گریزان باشند این پیش آمد در دنیا باعث شده‌است که این جنگ سرد بحالت بیحرکت درآمده‌است وامی دمی رود که همینطور بحالت بیحرکت بماند تا موقعیکه جنگ جهانی شروع می‌شود (نبوی - انشاء الله هیچوقت شروع نمی‌شود) باین زودیها هم انشاء الله شروع نمی‌شود

در این وضعیت جنگ سرد بیحرکت ما همینطورکه عرض کردم درشکستگی مخصوصی یک شکستگی که قدر و قیمت ما را بی اندازه در وضع تعادل جهانی مهم کرده‌است ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ایران یک موقعیتهایی دارد از نظرموقعیت جغرافیایی یکی از چهار راهای بزرگ دنیا است هر وقت که در دنیا یک واقعه جهانی روی داده ما در آن واقعه دخیل بوده‌ایم از روزی که ایران بوده‌است و تا زمانی که ایران خواهد بود این است در هر امر جهانی ما دخیل خواهیم بود از جنگ‌های اسکندر بگیرید از جنگهای روم بگیرید جنگهای چنگیز و جنگهای ناپلئون و بالاخره جنگهایی بعنوان جنگهای جهانی خوانده شده‌است ما همیشه بوده‌ایم برای اینکه ما در این سه کنجی سه قاره بزرگ دنیا آسیا و اروپا و افریقا گیرکرده‌ایم هیچ کاری هم نمی‌توانیم بکنیم معبر قشونها هستیم و بوده‌ایم و خواهیم بود ایجاد نفت هم موقعیت ما را وضع مهمتری داد ما نه تنها خودمان نفت داریم در مرکزیکی از بزرگترین منابع نفتی جهان هستیم کسی که ایران را در اختیارداشته باشد نه تنها سی میلیون تن نفت زیادی دارد نفت طرف را هم می‌گیرد اگر ایران بدست شوروی بیفتد نفت خاورمیانه نفت نفت بحرین نفت سعودی در خطراست اگر ایران درست آنگلوساکسون‌ها قرارگرفت معادن نفت قفقاز در خطر است امری که بمراتب از موجودی و ذخایرنفت ما مهمتراست باز هم یک موقعیت خاصی که ما داریم این است که در مغرب هندوستان قرار گرفته‌ایم هندوستانی که یک وقتی سپر بلایش بودیم امروز باز هم با یک وضعیت مخصوصی باید هندوستان را نگه داریم هندوستان همانطوری که همه آقایان اطلاع دارند پس از اینکه استقلالش را بدست آورد سیاست خود را سیاست بیطرفی اعلام کرد هندوستان داخل هیچ کدام از دو بلوک نیست وخودش رابیطرف نگهداشت و سیاستمدارانش مردانی هستدکه ما اطمینان داریم که با فهم و با دانش هستند. وقتیکه یک سیاستی را بیان می‌کنند می‌فهمند چه می‌گویند بنابراین آنها در بیطرفی شان پا بر جا هستند ولی بیطرفی هندوستان ارتباط به وضع ایران دارد برای چه؟ برای اینکه همانطوری که عرض کردم خطی که دو بلوک را ازهم جدا می‌کند بمغرب ایران می‌ایستد دو مرتبه از مشرق هندوستان شروع می‌شود از شرق هندوستان دنیای آنگلوساکسون و دنیای بلوک شرق هر دو هست حالا اگر ایران خدای ناخواسته در بلوک شرق قرار گرفت هندوستان در گازانبر چین کمونیست و بلوک شرقی است و اگر خدای نخواسته در بلوک آنگلوساکسون قرارگرفت هندوستان باز در گازانبر است گازانبر بلوک آتلانتیک در مغرب و دنیای پاسیفیک در مشرقش در هر دو صورت هندوستان در گازانبراست و بنابراین هندوستان نمی‌تواند سیاست بیطرفی خود را ادامه بدهد مگر اینکه یک ایران آزادی باشد بنده نمی‌دانم تا چه اندازه این وضعیت خاص این ارتباط سرنوشت که مابین ما و هندوستان برقراراست در هندوستان مورد توجه‌است ولی در هر حال امر مسلمی است که اگر هندوستان بخواهد در دنیای آزاد باشد اگر هندوستان بخواهد سیاست آزادی داشته باشد باید ایران آزادی باقی بماند پس جای این بود که هندوستان در موضوع نفت کمک بیشتری بما می‌کردولی ما به مشکلات آنها وارد نیستیم و نمی‌دانیم تا چه اندازه مشکل اقتصادی دارند در هر حال این امرخوبست که در ایران ما لاقل مورد توجه بیشتری قرار بگیرد و رابطه ما با هندوستان رابطه خیلی خیلی نزدیکتراز این شرکت بعنوان وام مانده‌است و هنوزهم به تلفن نرسیده‌اند اینها را پولشان را بدهید این چهار صد تومان‌ها را هم بدهید آن وقت اگر چیزی باقی نماند ضرر کرده‌است می‌گویید خداحافظ شما این منظور بنده‌است حالا اگر آقایان این منظور را تامین بفرمایید در مواد آتی بنده عرضی ندارم من منظورم این است که حقوق و اموال مردم داده بشود و این مغالطه این سفسطه ایی که جناب آقای وزیر امور خارجه فرمودند این سفسطه ایی که اینجا پشت تریبون فرمودند که معرف هر شرکتی سهام آن شرکت است و جواب جنابعالی را هم آقای مجدزاده دادند و بیانشان بسیار منطقی بود که سهام شرکت سه جور قیمت دارد سه جور ارزش دارد یکی ارزش حین الانحلال است که ارزش حین الانحلالش را شما باید رعایت بفرمایید البته شما که این شرکت را منحل می‌کنید مستقیما باید ارزش حین الانحلالش معلوم بشود (قنات‌آبادی - به معلومات ما اضافه شد) البته آدم هر چیزی را از زبانها لسانها یاد می‌گیرد مسلم است خذالعلم من افواه الرجال مگرکودن باشد بعد از گفتن بازهم نفهمد(خنده نمایندگان) یکی این که فرمودید آجر آجر ما نمی توانیم قیمت کنیم ما نفهمیدیم؟ ما نگفتیم که شما آجر آجر قیمت کنید علی ای حال من باب انجام وظیفه این عرایض را بعرض آقایان رساندم (احسنت)

- بقیه مذاکره در لایحه ملی کردن ارتباط تلفنی از ماده سوم[ویرایش]

۳- بقیه مذاکره در لایحه ملی کردن ارتباط تلفنی از ماده سوم

نایب رئیس - بااجازه آقایان وارددستورمی‌شویم ماده سوم لایحه تلفن قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

ماده ۳- برای تاسیس و نگاهداری و بهره برداری تلفن درکلیه شهرها وزارت پست وتلگراف و تلفن به نمایندگی دولت شرکتی بنام شرکت سهامی تلفن ایران باسرمایه ۵۰۰ میلیون ریال که عبارت از۵۰ هزارسهم ده هزارریالی است درتهران تشکیل می‌دهد و سهام آن با نام وکلا متعلق به دولت خواهدبود.
تبصره - تامین ارتباطات تلفن میان شهرهای داخلی کشور بوسیله ادارات بی سیم وتلفن دولتی وزارت پست و تلگراف و تلفن انجام می‌گیرد.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده بفرمایید

حائری‌زاده - بنده اصولاعقیده دارم که دولت برای بیکارها باید فکری بکند نه اینکه کار را از دست مردم بگیرد خودش اداره کند حالا ممکن است بعدها طرز فکر طرز تربیت اجتماعی طرز تشکیلات مملکت بشکلی اصلاح بشود که دولت بتواند تمام کارها را خودش اداره بکند زندگانی مردم را هم تامین کند که یک نفربیکار در مملکت باقی نگذارد برای ایام پیری و کوری و شکستگی و بدبختی مردم هم دستگاه بیمه اجتماعی داشته باشد که مردم با یک آسایش خیال و روحی کارهای مملکت را در تحت سرپرستی دولت انجام بدهند این که جزء آمال ملت ایران است با عمل دو تاست من دیشت پریشب در روزنامه دیدم که جناب وزیر دارایی در کمیسیون بودجه راجع به کسربودجه ایکه تا حالا پیش آمده‌است برای کسرش طرقی پیش بینی کرده‌اند که یکی فروش خالصجات است ما اگر اصل ملی شدن را قبول کنیم باید املاک دیگر را هم دولت اداره بکند نه اینکه خالصجات را که خودش اداره می‌کند بفروشد به مردم که مردم اداره کنند من موافقم با این نظر جنابعالی مصالح مملکتی امروز مقتضی این است که برای بیکارها کار تهیه بشود و کارهایی را که خود دولت در اداره اش وسیله کامل ندارد که خوب بتواند اداره بکند باشخاص واگذار بکند که منافع خصوصی آنها موجب بشود که سعی و عمل بیشتربرای بهره برداری زیادترداشته باشد ولی در این ماده می‌نویسد برای تاسیس و نگاهداری و بهره برداری تلفن در کلیه شهرها وزارت پست وتلگراف و تلفن به نمایندگی دولت شرکتی بنام شرکت سهامی تلفن ایران با سرمایه ۵۰۰ میلیون ریال که عبارت از۵۰ هزارسهم ده هزارریالی است در تهران تشکیل می‌دهد و سهام آن با نام وکلا متعلق بدولت خواهد بود یک تبصره‌ای هم دارد که با تبصره اش من کاملا موافقم تبصره اش می‌گوید تامین ارتباط تلفن با سیم و بی سیم با خارج از کشور و همچنین ارتباط تلفن میان شهرهای داخلی کشور بوسیله ادارات بی سیم و تلفن دولتی وزارت پست و تلگراف و تلفن انجام می‌گیرد این مطلبی است بسیار صحیح چون یک دستگاه ناقص فعلاهست این را ممکن است کاملش بکنند که تمام شهرستان‌ها بتوانند با یکدیگر صحبت بکنند با خارج مملکت هم صحبت بکنند و اداء این امر هم چون مقدماتش به دست وزارت پست و تلگراف شروع شده و فعلا ناقصش هست تکمیل بشود مردم راحت شوند اینجا بتوانند با کرمان صحبت کنند بتوانند با اصفهان و کاشان هم صحبت بکنند ولی نسبت به تلفن داخله شهرها نظر من این است هر شهری خود شهرستان بود شرکتی درست بکند تلفنش را درست بکند ما چرا در این موقع بی پولی بیاییم اجازه بدهیم که ۵۰ میلیون پول دولت برده دولت از بانک ملی وام بگیرد و تاسیساتی در شهرستانها و مرکز برای اداره تلفن بکند تلفن اصفهان اگر داخله اش خراب ست من که در تهران هستم هیچ وقت احساس خرابی آنجا را نمی‌کنم فقط تلفن‌های شهرتهران را وقتی می‌بینم بد کار می‌کنند داد و فریاد می‌کنیم در خراسان همین جور در آذربایجان و گیلان همین جور اگر در هر شهرستانی اهالی همان شهرستان خودشان برای تلفن یک شرکتی تشکیل بدهند و نظارت شهرداری را هم دخالت بدهند بر اینکه می‌خواهند خیابانها را خراب بکنند سیمکشی بکنند فلان بکنند یک سهامی هم شهرداری هر محلی داشته باشد مردم هر محل هم شرکت‌هایی درست بکنند برای یک عده بیکار هم کار تهیه می‌شود زندگانی شان را هم تامین می‌کنند

اما اگر دولت خواسته باشد تمام کارها را اداره بکند و وسائل و اسباب و اشخاص و دستگاه مجهزی نداشته باشد وضعیت بدتر از امروز اگر نشود من یقین دارم که بهتر نخواهد شد در ماده پیش صحبت می‌کردم که این شرکت تلفن دو سه جور طلبکار دارد یک طلبکاری بود که بانک بود که اموال شرکت تمامش پهلوی او وثیقه بود برای آن بیست و چند میلیون طلبی که د اشت یک دین هم این بود که آقایان صحبت کردند ششصد تومان و چهار صد تومانی که از اهالی گرفته‌اند در شهرستانهای دیگر نمی‌دانم یکی دیونی است که فلان کنترات را داده‌است فلان دستگاه را خریده‌است بچند میلیون لیره یک مبلغ را داده و یک مبلغش باقی مانده و هنوز نداده آنهم یک قسمت از قروض است که این قروض باید داده شود و هر چه زیاد آمد مال صاحبان سهام است و اینکه در اینجا حمله می‌شود به صاحبان سهام بنده عرض کردم هیچ سهمی ندارم ولی صاحبان سهام اکثرشان هیچ تقصیری ندارند و آه و ناله شان از دست هیئتهای مدیره‌ای بود که تا بحال حقوق آنها را تضییع کرده‌اند مثلا بنده که می‌خواستم صحبت کنم تضییع شده برای اینکه اگر حسن اداره بود ممکن بود که از این شرکت در ظرف این چهل سال پنجاه سال یک عایدات حسابی به صاحبان سهم برسد فلان پیرزنی که جدش مادرش صاحب سهم بوده و از او ارثی بهش رسیده این چه تقصیری دارد این صاحبان سهام اکثرشان بی تقصیرند مثل اینکه فلانی یک حبه ملک جعفرآباد رسیده یک چهارم سهم تلفن هم ارث باباش بهش رسیده‌است این محل ارتزاقش بوده عایداتی بهش نداده‌اند بدبخت داد و فریادش هم بلنداست (نریمان - این صاحبان سهام هستندکه هیئت مدیره را تعیین کرده‌اند) همیشه ما می‌بینیم انتخاباتی که می‌شود در ایران چه جور شیادها رای صاحبان سهام را ازدستشان می‌گیرند این یک دوسیه علیحده ایی دارد که باید برویم سراغ هیئتهای مدیره‌ای که حقوق آنها را تضییع می‌کردند دولت باید یک لایحه ایی برای هیئتهای مدیره بیاورد (خلخالی - درعین لایحه ماده‌ای دارد) من معتقدم که با سلام و صلوات همه رای می‌دهیم که اینها را تعقیب بکنند که چرا حقوق افراد و مملکت تضییع شده ولی ما اینجا داریم کمک به آنها می‌کنیم خرابیهای آنها را می‌گوییم مملکت جبران کند و از پول مالیاتی که دولت از پیره زن و بیوه زن می‌گیرد و سرمایه به بانک ملی می‌دهد از آنجا قرض بکند و بدهد یک کسانیکه یک پولهایی گرفته‌اند و نفله کرده‌اند شما بی تقصیر یا با تقصیر هر دو را با هم طرف حمله قرار می‌دهید یک عده مردمان بیگناهی هستند که حقوق آنها تضییع شده که صاحب سهم بوده‌اند و یک دسته مردمان باگناهی هستند که بعنوان هیئت مدیره تحمیل شده‌اند اعضای هیئت مدیره بعضی زحمت کشیده‌اند و بعضی تخریب کرده‌اند بعضی متضرر شده‌اند بعضی منتفع شده‌اند این مطلبی است که حالا مورد بحث نیست اما این موضوع ماده سوم من مخالفم که دولت بیاید یک شرکتی تشکیل بدهد که تمام سهامش مال خودش باشد و کار را از دست مردم بگیرد من معتقدم که شرکت‌ها در دست مردم باشد دولت باید شرکت‌هایی درست بکند مردم را تشویق بکند و برای اینکه خواسته باشد مردم هم راه بیفتند خودش ممکن است نصف سهام را قبول بکند و نصف دیگر را مردم در هرشهرستانی مالک شوند خود مردم محل شرکت بکنند نظارت بکنند که اگر وضع بدی را دیدند تذکر بدهند و اقدام بکنند والا دولت و هیئتهای مدیره ایی که در تهران داریم دولتهایی که می‌آیند و می‌روند اینها تا آتش به دامن خودشان نگرفته خوابشان سنگین است و توجه نمی‌کنند هر چه فریاد از ولایات بلند شود گوششان باین حرفها بدهکار نیست فرصت نمی‌کنند سرگرم کارهای جاری و عادی مرکزهستند و این تلفن ولایات را بعقیده من اگر خواسته باشید راه بیندازید و کمک کنید باید بگویید که صدی سی صدی چهل صدی پنجاه سهام خود را دولت قبول می‌کند بقیه را خود مردم محل شرکت بکنند. و تاسیسات عام المنفعه آبرومندی داشته باشند حالا آن قسمتهایی که ارتباط ما بین شهرستانها و یا ارتباط شهرستانها با خارج ایران است آنرا دولت باید حقا اقدام بکند و هر چه نقص دارد مرتفع کند که کاملاموفق بشود.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف

وزیرپست و تلگراف (مهندس معظمی)- در جلسه گذشته خاطر آقایان را مستحضر کردم از اینکه موضوع ارتباط موضوعی است که ثابت شده در دنیا که بایستی دست دولت باشد (صحیح است) و تمام کشورها بجز یک نقطه در دست دولتها است بنابراین روی همین فکردولت به خیال افتاده که ارتباطی که در ظرف پنجاه سال قبل تا بحال هنوز برقرارنشده و شرکت استفاده از امتیازنامه‌ای که داشته‌است نکرده‌است با وجودی که دولت در موارد مختلف به آن شرکت کمک کرده باین دلیل باید دولت این ارتباط را در دست خودش بگیرد بلکه تا چند سال دیگر موفق بشود این ارتباط را که لازمه حیات امروزی است برقرارکند (صحیح است) و ما روی این اصل این عمل را کردیم و خاطر آقای حائری‌زاده را مستحضر کردم که ما کسی را بیکارنکردیم ما اشخاصی را که در آنجا کار می‌کنند سرکارشان برقرار کردیم ولی آن اشخاصی را از کار برکنار کردیم که تا حالا کاری انجام نداده‌اند (قنات‌آبادی - یعنی مفت خورها را بیکار کردید) خلاصه بیکارها را بیکارکردیم و بعلاوه تمام همه این شرکت آنچه که تاحال کرده فقط منحصربه تهران بوده‌است و الان هم ایجاد این چند شماره تلفن در تهران مسلم بدانید در ولایات اقدامی نخواهدکرد (صحیح است) (حائری‌زاده- حق ندارد کسی باین شرکت کمک بکند کی طرفدار این است که باین شرکت کمک بشود؟) و ما برای اینکه این ارتباط را ایجاد کنیم اقدام باینکار کردیم و اینکه مکرر آقای حائری‌زاده فرمودند که صاحبان سهام تقصیری ندارند من این فلسفه را نمی‌توانم قبول کنم جناب آقای حائری‌زاده چرا؟ برای اینکه هر شرکتی مجمع عمومی دارد و مجمع عمومی برای این است که خلافکاری‌های هیئت مدیره را در آن رسیدگی بکنند وقتی که صاحب سهم اینقدر لاقید است که سهم خود را تومانی سه شاهی می‌فروشد و می‌دهد بکسانی که طبق امیال و هوی و هوس خودشان رفتار کنند من آن صاحب سهم را مقصر می‌دانم (صحیح است) اگر صاحبان سهم در هر شرکتی به وظایف خودشان عمل کنند مسلم بدانید این اوضاع ایجاد نمی‌شود این علتش فقط تقصیر صاحبان سهام است پس بنابراین آنها مقصرند (حائری‌زاده – مقصر نیستند قاصرند) و یکی اینکه اظهار نگرانی می‌فرمایید از اینکه وضعیت تلفن از این بدترخواهدشد جناب آقای حائری‌زاده ما الان پست را بنده قول بجنابعالی می‌دهم که ما هر چه اقدام نکنیم وضعیت از این بدتر نخواهد شد در دست داریم من نمی‌گویم وضعیت پست الان ایده‌آل است ولی با اقصی نقاط ایران بدون تاخیر یا با تاخیر یکی دو روز با دهشاهی ارتباطی برقرار است و کاغذی بدست شما می‌رسدولی بعد از پنجاه سال شرکت تلفن این شرکت ملی که اینجاعمل کرده چکار کرده جز ایجاد ششهزار یا هشتهزار شماره تلفن با تادیه ۵۵ میلیون تومان آنهم غیر قابل استفاده که تمام مردم ناراضی هستند بنابراین آنقدر جای نگرانی نیست و مسلم بدانید که وزارت پست و تلگراف طرز اداره اش در این شرکت هم هرچه هم بد رفتار بکند بهتر خواهد بود(احسنت)

نایب رئیس - آقای کهبد

کهبد - بنده تصورمی‌کنم برای همه آقایان ثابت شده‌است که هر کسی با تلفن سر و کاری دارد واقعا عصبانی خواهدشد برای اینکه آنطوری که شاید و باید اگر شرکت تلفن وظیفه خودش را انجام می‌داد ما اینقدر دچار زحمت نمی‌شدیم و اگر غیر از وزارت پست و تلگراف کسی دیگراین کار را بعهده می‌گرفت شاید جای نگرانی بود ولی بطوریکه اقایان مستحضرند وزارت پست و تلگراف وزارتخانه ایی است که با این که بودجه بسیار کمی در اختیار دارد با وجود این وسایل ارتباط را همانطور که آقای وزیر پست و تلگراف توضیح دادند تا یک حدی مرتب کرده‌است بنده فقط این جامی خواستم تذکری خدمت جناب آقای وزیر پست و تلگراف عرض کنم ما متاسفانه سابقه تلخی داریم از دستگاههایی که بتوسط دولت اداره شده‌است منجمله قضیه برق است

این شرکت برق تهران و من امیدوارم یک موقعی بیاید که این برق تهران را هم یک سر و صورتی بهش بدهید ما اختیار دادیم آقا به یک شرکتی بنام شرکت مستقل برق ملاحظه می‌فرمایید این وضع برق تهران است که ما الان داریم در این شهر (پورسرتیپ – پیشنهاد بفرمایید که ملی شود) کاش می‌شد (اخگر - ملی که هست) از طرف دیگر جناب آقای وزیر پست و تلگراف توجه به تلفن ولایات هم بفرمایید (دکتر مصباح‌زاده – مخصوصا بندرعباس) و حتی من معتقدم یگانه چیزی که امروز نمی‌توان ازش صرفنظر کرد ارتباط تلفنی یا تلگرافی است که باید ایشان سعی بکنند که حتی قصباتی که دو یا سه هزار نفرجمعیت دارند وسائل ارتباطشان را درست بکنند امروز چند چیز مورد احتیاج عامه‌است اول راه است تلفن است رادیو است اینها را باید یکی بعد از دیگری اصلاح کنند و همینطور باید سعی کنند مردم را هم شرکت بدهند در این کارهای عام المنفعه بنده معتقدم که دولت باید مربی خوبی باشد شرکتها را باید دولت تقویت کند هر جا عیب دارد آن عیب را مرتفع کنند و بدست خود مردم بدهند و خود مردم بخوبی آنرا اداره کنند والا اگر سوء استفاده‌هایی شده‌است باید شدیدا مرتکبین مورد تعقیب قرار بگیرند و از طرف دیگر همینطور که صحبت شد حقوق ان صاحب سهم کوچک هم باید محفوظ باشد این است که توجه جناب آقای وزیر پست و تلگراف را باین قضیه جلب می‌کنم که آن مردی که آمده‌است صد تومان صد تومان سهم خریده‌است یا آن پیرزن اینها باید حقوقشان محفوظ شود بنابراین بنده معتقدم چند چیز را آقای وزیر پست و تلگراف تامین کنندو اهم آنها عبارت از اصلاح کلیه مکالمات تلفن و تلگرافاتی و آنچه که مردم را با همدیگر مربوط می‌کند در ولایات و مخصوصا تمام هم شما نباید معطوف تهران باشد من توجه شما را بولایات جلب می‌کنم و خواهش می‌کنم که در این مورد مخصوصا توجه بفرمایید.


نایب رئیس - پیشنهادکفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی کنم که پس از بیانات یکنفرموافق و یکنفر مخالف در ماده سوم رای گرفته شود. وکیل پور

جمعی از نمایندگان - مخالفی نیست

ناصر ذوالفقاری - چون مخالفی ندارد محتاج به رای نیست

نایب رئیس - بایدرای گرفته شود رای می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایان که موافقندقیام فرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد پیشنهادات قرائت می‌شود. (بشرح زیرقرائت شد)

این جانب پیشنهادمی نمایم تبصره زیربه ماده سوم اضافه شود.
تبصره - این قانون در ظرف مدت ۳ ماه وضع تلفنی ولایات را مطابق احتیاجات محلی تامین و اصلاح نماید. کهبد

نایب رئیس - آقای کهبد

کهبد - بنده همانطوریکه در اصل ماده توضیح دادم بوسیله این پیشنهاد خواستم توجه جناب آقای وزیر پست و تلگراف را جلب کنم و از ایشان خواهش کنم که وضع تلفن ولایات درست بشود و پیشنهاد بنده را قبول بکنند تنها طهران نیست که باید همه چیز را داشته باشد ولایات هم حقی دارند این مردم مالیات می‌دهند زحمت می‌کشند اهل این مملکت هستند همینطوریکه تهران باید از همه چیز استفاده کند ولایات هم باید استفاده کنند ولی متاسفانه ولایات استفاده نمی‌کنندولایات نه راه دارند نه بهداری دارند هیچ چیز ندارند اقلا یک تلفن بهشان بدهید این است که من تمنی می‌کنم که جنابعالی این پیشنهاد را قبول بفرمایید و یک تصمیم راجع به تلفن ولایات بگیرید.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف

وزیر پست و تلگراف (مهندس معظمی)- بنده همانطوریکه عرض کردم نظرجناب آقای کهبد را تامین می‌کنم برای اینکه منظور وزارت پست و تلگراف از این عمل همین بود که تلفن ولایات را تامین بکند ولی از لحاظ مدت که فرمودند باید بوزارت پست و تلگراف وقت بدهید.

کهبد - یکسال مدت را قبول بفرمایید

نایب رئیس - آقای ملک مدنی

مهندس حسیبی - مدت معنی ندارد

ملک مدنی - شرکت تلفن در تمام ولایات تاسیسات دارد (یکنفر از نمایندگان – کجا دارد) هر جا که شما بفرمایید تاسیسات دارد منتهی ناقص است باید رفع نواقصش را کرد و البته اغلب شهرستانها و بعضی قصبات هم حق دارند بعلاوه لایحه ایی که دولت آورده و به مجلس تقدیم کرده و مشغول بتصویب هستیم این یک اختیار تامی است که دولت و وزارت پست و تلگراف مجازمی‌شوند که تمام نواقص تلفنی تهران و ولایات را مرتفع کنند بنده با نظرجنابعالی موافقم که البته باید توجه به شهرستانها و قصبات هم بشود ولی ملزم کردن دولت در اینکه در ظرف یک مدت معینی این کار را بکند صحیح نیست بنده تقاضا می‌کنم از آقای کهبد که پیشنهاد خودشان را پس بگیرند و اختیار را بخود دولت بدهید که همانطوریکه لایحه کلی است نسبت بولایات و مرکزهم باشد (صحیح است)

شمس قنات‌آبادی - پس بگیرید آقا ما خواهش می‌کنیم که در ساوجبلاغ هم پست و تلفن دایربشود

کهبد - یکسال پیشنهادکردم آقای وزیر پست و تلگراف موافق نیستند حتما با پنجاه سال موافقند

نایب رئیس – مسترد کردید آقای کهبد؟

کهبد- خیر رای بگیرید

چند نفر از نمایندگان - مستردداشتند

نایب رئیس – نظر شما چیست آقای وزیر پست و تلگراف

وزیر پست و تلگراف - بنده موافق نیستم

مهندس رضوی - قابل طرح نیست

وزیر پست و تلگراف - بنده عرض کردم که نظر جنابعالی را تامین خواهم کرد

کهبد - چون قول دادند که نظر بنده را تامین کنند بنده پس می‌گیرم (نمایندگان - احسنت)

نایب رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم ماده سوم بطریق زیراصلاح شود
ماده سوم - کلیه امورمربوط به ارتباطات تلفنی نیزمستقیما بوسیله دولت اداره می‌شود و برای تصفیه امور شرکت سابق تلفن و تکمیل و حسن اداره و بهره برداری از امور تلفن در کلیه نقاط کشور به وزارت پست و تلگراف اجازه داده می‌شود پانصد میلیون ریال از بانک ملی وام گرفته در طرف دهسال با تامین اعتبار لازم در بودجه خود با بهره ۳ درصد وام مزبور را مسترد دارد. جوادعامری

نایب رئیس - چون آقای جواد عامری نیستند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده سوم سطراول بعد از کلمه شهرها جمله قصبات و دهات کشور اضافه شود. نریمان

نایب رئیس - آقای نریمان

نریمان - بطوریکه آقایان ملاحظه فرمودند این قانون برای ملی شدن تلفن در سراسرکشوراست قصبات ودهات مملکت هم جزکشورهستندعلت ندارد که شما بخواهید در وضع قصبات اصلاح بکنید و بقصبات و دهات توجهی نکنید (صحیح است) این دهات و قصبات هستند که ما را نگه می‌دارندچرا ما اسمی ازاین دهات و قصبات نبریم (صحیح است) چرا بایستی محروم باشند از وسائل زندگی

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف.

وزیر پست و تلگراف – پیشنهاد جناب آقای نریمان را قبول می‌کنم

نایب رئیس - به پیشنهاد آقای نریمان رای گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد. ضمیمه ماده می‌شود پیشنهاددیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم ماده سوم بدین ترتیب اصلاح شود. ماده سوم - ازتاریخ تصویب این قانون موسسات تلفنی درکلیه نقاط مملکت دولتی شناخته می‌شوند واداره امور وبهره برداری ازآنهابارعایت قوانین مالی بعهده وزارت پست وتلگراف است. مشار

نایب رئیس - آقای مشار

مشار – در ماده سوم پیشنهادی دولت اینطور در نظر گرفته شده‌است برای تامین و نگهداری و بهره برداری وزارت پست و تلگراف به نمایندگی دولت باید شرکتی به نام شرکت سهامی تلفن ایران به سرمایه پانصد میلیون ریال تاسیس بکند بنده ملتفت نشدم وقتی که وزارت پست و تلگراف یک قرض معتنابهی را بعهده می‌گیرد و از بانک وام می‌گیرد و بنام صاحبان سهام تعهد می‌کند که بپردازد به آن ترتیبی که در نظرگرفته دیگر عنوان شرکت اساس چه موضوعی دارد وزارت پست و تلگراف یک اداراتی دارد مربوط به ارتباطات که عبارتست از پست و تلگراف و تلفن هم حتما باید ضمیمه این وزارتخانه باشد و با این اختراعات عدیده و دستگاههایی که تهیه شده‌است که تلگراف و تلفن درآن واحد با یک سیم مخابره می‌شوند و همچنین دستگاه‌های بی سیمی که از آن هم تلگراف و تلفن استفاده می‌کند و دستگاههای خاصی هم است که عبارتست ازباسیم وبی سیم که هردوکارراابتداباسیم انجام می‌دهند وقتی که به موانعی برخوردبکنندبی سیمش می‌کنند وکارهاراازهرجهت تسهیل می‌کنند دیگراین که شرکتی تشکیل بدهند بنده نفهمیدم شرکت دیگرچه مناسبتی دارد پستی هست تلگرافی هم هست تلفن هم اداراتش هست بنده بنظرم رسید اگر باین ترتیب اصلاح شود که ازاین تاریخ کلیه موسسات تلفنی درکلیه نقاط کشورهرجاهست دولتی شناخته شود وبهره برداری ازآنهم مطابق مقررات قوانین مالی بعهده وزارت پست وتلگراف باشدفقط یک اداره ایی بادارات وزارت پست وتلگراف افزوده می‌شود که اداره تلفن است وصحیحترش بعقیده من این جوراست دیگرتاسیس شرکت معنی نداردفقط شرکت تلفن قرضی که به بانک دارد دولت آن قرض را بعهده می‌گیرد وقروضش را به بانک می‌پردازد آنهایی راکه شرکت از مردم گرفته‌است و تعهد داده آنها را بیک عناوینی بپردازد بنابراین عنوان شرکت موضوعی نخواهدداشت.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف

وزیر پست و تلگراف - عرض کنم علتی که ما جانشین شرکت سابق را یک شرکت دیگری قرار دادیم از لحاظ این بود که برای توسعه تلفن اینها یک دست بازی داشته باشند (مشار- از لحاظ بهره برداری عرض کردم) عرض کردم وقتی تابع وزارت پست و تلگراف بشود مقرارت جاری کشور شامل او می‌شود و با آن مقررات توسعه تلفن غیرمیسراست فرض بفرمایید در ولایات بخواهیم توسعه بدهیم امروز محتاج می‌شود که از مردم وام بگیرد این شرکت یک شخصیت حقوقی دارد در صورتی که وزارت پست و تلگراف اگر بخواهد شاید موفق نشود.

نایب رئیس - آقای اخگر مخالفید یا موافق؟

اخگر - بنده موافق با اصل ماده هستم و مخالف این پیشنهاد

مشار - بنده پس گرفتم

نایب رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

این جانب پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده سوم اضافه شود.
تبصره - شرکت سهامی تلفن ایران می‌تواند در ولایات اداره امورتلفن را به اشخاص و یا شهرداریها طبق شرایطی که بتصویب هیئت مدیره شرکت خواهد رسید واگذار نماید. کهبد

نمایندگان - آقای کهبد پس گرفتند

کهبد - اجازه بفرمایید توضیح بدهم پیشنهاد بنده مخالف ملی شدن نیست بهیچ عنوان

شمس قنات‌آبادی - خودتان مرقوم فرمودید این پیشنهاد را؟

کهبد- بله آقا اجازه بفرمایید عرض کنم پیشنهادی که بنده دادم صبح هم با جناب آقای وزیر پست و تلگراف صحبت کردم بخودشان هم توضیح دادم منظور این است که شما در ولایات وقتی که اشخاصی حاضر شدند که تلفن را اداره کنند با یک شرایط خاصی یا شهرداریها چه مانعی دارد که آنها شرایط شما را قبول کنندکه فرض بفرمایید در دهات و قصبات صد شماره دویست شماره بگذارند و تحت نظر شرکت تلفن و مطابق قراردادی که با شرکت تلفن می‌گذارند این کار را صورت بدهند (مهندس غروی – با این توضیحی که فرمودید پس بگیرید بهتر است) بنده پس می‌گیرم.

نایب رئیس - پیشنهاددیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرخوانده شد)

اینجانب پیشنهادمی نمایم در ماده ۳ بعد از کلمه تهران (مطابق قانون تجارت) افزوده شود. کهبد

عده‌ای ازنمایندگان - پس گرفتند

نایب رئیس - آقای کهبد

کهبد - ملاحظه بفرمایید اینجا نوشته شده‌است برای تاسیس و نگاهداری و برقراری تلفن در تمام شهرها وزارت پست و تلگراف به نمایندگی دولت شرکتی بنام شرکت سهامی تلفن ایران با سرمایه پانصد میلیون ریال بنده اضافه کرده‌ام (مطابق قانون تجارت) زیرا هر شرکتی باید مطابق قانون تجارت تشکیل شود (فرزانه - اگر مطاب قانون تجارت نباشدکه شرکت نمی‌شود) (مصدقی - وقتی شرکت سهامی ذکر شد مطابق قانون تجارت هم خواهدبود.) جناب آقای وزیر پست و تلگراف توجه بفرمایند چون مربوط به آقاست چون عبارت از۵۰ هزارسهم ده هزار ریالی است بنده اینجا فقط یک کلمه اضافه کرده‌ام (وکیل پور- این حشو قبیح است) (امامی اهری - این توضیح واضحات است) عده‌ای از نمایندگان - پس گرفتند آقا پس گرفتند

وزیر پست و تلگراف - تشکیل شرکت اساس مطابق قانون تجارت است.

نایب رئیس - آقای وکیل پورمخالفیدبفرمایید

وکیل پور- عرض کنم این پیشنهادی که....

کهبد- پس گرفتم آقا چون نظرم را آقای وزیر پست و تلگراف تامین کرد.

نایب رئیس - پس پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

این بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده سوم و تبصره آن بعد از کلمه شهرها قصبات هم علاوه شود. ذکایی

نایب رئیس - مشابهش تصویب شده پیشنهاد دیگری قرائت شود (پیشنهادآقای شبستری بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در تبصره ماده ۳ بعد از جمله (و هم چنین ارتباط تلفن) کلمه عمومی اضافه شود.

نایب رئیس - آقای شبستری

شبستری - چون ارتش هم تلفن دارد و ما نمی‌توانیم آن را قاطی پست و تلگراف بکنیم باین مناسبت عرض کردم تلفن عمومی منظورگردد (سید شمس‌الدین قنات‌آبادی - جناب آقای شبستری ما نفهمیدیم) عرض کردم ما دو جورتلفن داریم یک ارتباطات ارتشی داریم که تابع وزارت پست و تلگراف نیست و تبصره این ماده هم ارتباطات را انحصار کرده‌است به وزارت پست و تلگراف پیشنهادکردم آن کلمه عمومی اضافه شود.

وزیر پست و تلگراف - این را قبول می‌کنم

نایب رئیس - رای می‌گیریم به پیشنهاد آقای شبستری آقایانی که موافقند قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

اینجانب پیشنهادمی نمایم تبصره ذیل در آخر ماده ۳ بعنوان تبصره اضافه شود:
تبصره - دولت مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون کلیه تاسیسات تلفنی غیر از تاسیسات متعلق به شرکت سهامی کل تلفن ایران را نیزبتصرف خود در آورده و حقوق صاحبان امتیاز آن‌ها را بنحو عادلانه تعیین و طبق آئین‌نامه ایکه بتصویب هیات وزیران خواهد رسید بپردازد. دکتر کیان

نایب رئیس - آقای دکتر کیان

دکتر کیان – منظور بنده از این پیشنهاد این بود که هر چند اصل ملی شدن تلفن در تمام ایران در ماده اول این قانون تصویب شد باینجهت وزارت پست و تلگراف مکلف است که امور تلفن را در ایران مطلقا در دست بگیرد ولی همانطور که در جلسه گذشته صحبت شد شرکت دیگری در ایران وجود دارد در ولایات که با سرمایه خصوصی اداره می‌شود این است که بنظر بنده اگر این پیشنهاد بنده را تصویب بفرمایید منظور همه تامین می‌شود یعنی اگر چیزی گفته نشود در موضوع پرداخت غرامت و در موضوع پرداخت حقوق صاحبان سهامش و در این قانون لوئی پیدا می‌شود و اسباب زحمت خواهدبود و ممکن است در اینجا توهم این حاصل شود که نباید این قانون شامل آن قسمت هم بشود بنابراین بنده پیشنهاد کردم که ضمنا آن موضوع هم حل شود و آنجا را هم وزارت پست و تلگراف بتصرف درآورد و بعد حقوق صاحبان امتیاز آن جا را هم ترتیبی بدهد و طبق تصویبنامه در هیئت وزیران قرار پرداختش را بدهد بنابراین در حقیقت پیشنهاد بنده برای تکمیل ملی شدن تلفن در تمام کشور و در عین حال تعیین تکلیف آن یک قسمت خواهدبود و بعقیده من ضرورت دارد که این تصویب شود.

وزیر پست و تلگراف - در این زمینه یک پیشنهاد دیگری هم آقای مهندس غروی داده‌اند اجازه بفرمایید آنهم قرائت شود

نایب رئیس - آقای دکتر کیان موافقید؟ (دکتر کیان - بله) پیشنهاددیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد):پیشنهادمی‌کنم ماده ذیل بجای ماده ۳ تصویب شود.

ماده ۳- برای تاسیس و نگاهداری وبهره برداری تلفن در کلیه شهرها وزارت پست و تلگراف و تلفن به نمایندگی دولت موسسه ایی بنام بنگاه ملی تلفن ایران با سرمایه پانصد میلیون ریال در طهران تشکیل می‌دهد و تمام سرمایه آن متعلق به دولت خواهدبود. احمدرضوی

نایب رئیس - آقای مهندس رضوی

مهندس رضوی – پیشنهاد بنده چیز تازه ایی نیست یعنی عین پیشنهاد دولت است با این تفاوت که این کلمه شرکت را که غالبا تجاوزمی‌کنیم از معنای حقیقیش این را بنده حذف کردم اینجا موضوع شرکت در اموری که مربوط به تمام مردم است اصلا معنی ندارد حقیقت این است که برای احتراز از مقررات قانون محاسبات عمومی غالب موسساتی را که خواسته‌اند با طریقه بازرگانی اداره بکنند بنام شرکت می‌خوانند از این مطلب که گذشت دیگر هیچگونه وجه تسمیه درستی برای این قبیل اسم نخواهد بود مثلا شرکت آینده ایی که باید تلفن ایران را اداره کند اگر جنبه ملی دارد که دیگر شرکت نیست و معلوم نیست اینکه می‌گوید ۱۰ هزار سهم دارد معنایش چیست؟ صاحب سهم کیست و تعهدکننده کیست و در مقابل کی تعهدکرده؟.... البته از نقطه نظر قانون تجارت توجیهاتی می‌کنند ولی همه آنها موهوم است یعنی حقیقتاالفاظی است و این قبیل شرکتها بمعنای حقیقی نه سهام منتشرمی‌کنند و نه کسی می‌خرد آن سهام را و نه در واقع شرکتی است بین اشخاص بنابراین بنده پیشنهادکردم که آقای وزیر پست و تلگراف اگر مقتضی بدانند توجه کنند این موسسه‌ای که در آینده عهده دار امور تلفن ایران می‌شود به عنوان بنگاه ملی تلفن ایران خوانده شود و سرمایه آنهم می‌شود ۵۰ میلیون تومان که تمام آنهم متعلق به دولت خواهد بود و البته اگر قبول کردیم این را در باقیمانده این قانون هم هر جا جمله شرکت هست تبدیل می‌شود به بنگاه ملی تلفن ایران و بنظربنده خیلی مناسب تراست.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف

وزیر پست و تلگراف - عرض کردم که انتخاب شرکت از لحاظ آزادی عملی است که دولت می‌خواهد داشته باشد و موسسه چون بطور کلی آن آزادی عمل را ندارد بنابراین من تقاضامی‌کنم از آقای مهندس رضوی (عده ایی از نمایندگان – ما نمی‌شنویم بفرمایید پشت تریبون) عرض کردم انتخاب اسم شرکت از لحاظ آزادی عملی بود که برای شرکت میسراست ولی موسسه آن آزادی عمل را ندارد موسسه انحصار دخانیات ایران را فرض بفرمایید تماما تابع مقررات مالی است مگر یک اختیارات جزئی و ما از این لحاظ نمی‌توانیم آن استفاده منظور را برای توسعه تلفن بکنیم و اجازه بفرمایید که همان شرکت باشدبهتراست کلمه شرکت را ما از روی سابقه انتخاب کردیم ملاحظه بفرمایید بانک ملی یک شرکتی است که تمام سهامش هم متعلق به دولت است و شانزده شرکت هم سازمان برنامه دارد و بر همین اساس اداره می‌شود بنابراین خیال می‌کنم اگر اجازه بفرمایید که همان شرکت باشد بهتراست.

مهندس رضوی - بنده منظورم فقط تذکر بود و آن اشکالی که آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند کاملا قابل رفع است و ممکن است اضافه شود که این بنگاه از لحاظ مالی تابع مقررات محاسبات عمومی نیست معذلک چون می‌بینیم که موجب اشکال می‌شود پس می‌گیرم.

نایب رئیس - پیشنهاددیگری قرائت می‌شود (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم در ماده ۳ بجای کلمه شهرها ذکر شود (کلیه نقاط لازم کشور). مهندس غروی

مهندس غروی - پس گرفتم آقا.

نایب رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم کلمه داخلی ازتبصره ماده ۳ حذف شود. ناصر ذوالفقاری

نایب رئیس - آقای ذوالفقاری

ناصر ذوالفقاری – اینجا بنده تعجب کردم مگر داخله کشور هم شهرهای خارجی وجود دارد که کلمه داخلی گذاشته‌اند؟.... باینجهت بهتراست که این کلمه داخلی را بردارند (صحیح است) همان شهرهای کشور بگذارند کافی است.

وزیر پست وتلگراف - صحیح است بنده قبول می‌کنم

نایب رئیس - رای می‌گیریم به پیشنهاد آقای ناصر ذوالفقاری آقایانی که موافقند قیام فرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیربه ماده ۳ اضافه شود. وزارت پست و تلگراف مکلف است بمحض تصویب قانون تاسیس تلفونهای خودکار شهرهای ایران را با در نظرگرفتن نفوس شهرها شروع و در ظرف دو سال تلفونهای موجود را به تلفون خودکار تبدیل نماید. گنجه

نایب رئیس - آقای گنجه

گنجه - آقای وزیر پست و تلگراف مستحضرند که وضعیت تلفن شهرستان‌های ایران هزار مرتبه بدتر از وضع تلفن طهران است (صحیح است) (نادعلی کریمی – مخصوصا تلفن کرمانشاه) همه جا اینطور است حالا که این اقدام اساسی بعمل آمده بنده منظورم این است که این عملیات منحصرا در تهران انجام نشود و شهرهای دیگرهم از این عمل استفاده کنند مثلا شهر تبریز ما یک تلفنی دارد که واقعا نمونه ارتباط تمام تلفنهای دنیاست نیمساعت تمام که زنگ بزنید تازه معلوم می‌شود که باید پیاده می‌رفتیم و به مقصد می‌رسیدیم این است که خواهش می‌کنم تلفنهای خودکار شهرهای بزرگ را هم از همین فردا که این قانون تصویب شد شروع بکنید تا شاید تا سال دیگر دهم شهرها دارای تلفن خودکار بشوند و بنده خیال می‌کنم مدت کافی هم تعیین کرده‌ام برای این کار.

نایب رئیس - آقای اخگر مخالفید بفرمایید.

اخگر - بنده خیال می‌کنم پیشنهاداتی که می‌شود باید عملی شدنش را هم در نظرگرفت این پیشنهادی که فرمودید در مدت دوسال این کارانجام بشود عملی نیست بنابراین تقاضامی‌شود (گنجه - چرا؟) اصل مطلب این است که دولت می‌خواهد این کار را بکند و این لایحه راهم برای همین آورده و باید بدولت اختیار داد که با در نظرگرفتن زمانی که تهیه این وسایل لازم است کار خودش را بکند بیخود چرا دست دولت را ببندیم به یک وقتی که شاید عملی نباشد باینجهت بنده تصور می‌کنم اگر دست دولت را باز بگذارند بهتر باشد (امامی اهری - یک صفری هم جلویش بگذارید بشود ۲۰ سال) ۲۰ سال هم خوب نیست زیاد است پس بگیرند بهتراست.

نایب رئیس - پیشنهادتان را پس می‌گیرید؟

گنجه - پس نمی‌گیرم رای بگیرید.

نایب رئیس - رای می‌گیریم به پیشنهاد آقای گنجه آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد جز ماده می‌شود پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم در تبصره ماده ۳ لایحه دولت در سطردوم این
تبصره بعد از کلمه (میان) جمله (شهرها و قصبات و دهات کشور) گنجانده شده و کلمات (شهرهای) و (داخلی) حذف شوند. نریمان

نایب رئیس - آقای نریمان

نریمان - عرض کنم پیشنهاد اول بنده راجع باینکه تلفن تامین داده شود به دهات و قصبات تصویب شد پس باید این کلمات هم درست شود و کلمه داخلی هم که تصویب فرمودند حذف شود این است که پیشنهاد بنده عینا تصویب شده‌است.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف

وزیر پست و تلگراف - قبول می‌کنم

نایب رئیس - رای می‌گیریم به پیشنهاد آقای نریمان آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری خوانده می‌شود (بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم تبصره ماده ۳ لایحه دولت که زاید بنظر می‌رسد حذف شود. نریمان

نایب رئیس - آقای نریمان

نریمان - اگر این تصویب می‌شد آن یکی دیگر مورد نداشت وقتیکه که کلیه ارتباطات تلفنی مملکت در دست واحدی قرار گرفت بعقیده بنده دیگر این تبصره زائد خواهد بود برای اینکه این ارتباطات تلفنی با سیم یا بی سیم چه فرقی می‌کند برای قانونگذار یا بوسیله شرکت اداره شود یا بنگاه وزارت پست و تلگراف آزاد است از هر یک از این دستگاهها که بخواهد استفاده کند.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف توضیحی دارید بفرمایید

وزیر پست و تلگراف - عرض کنم ما این تفاوتی را که اینجا قائل شدیم از این نظراست البته هر دوی اینها تحت نظر وزارت پست و تلگراف است اداره می‌شود ولی قسمت ارتباط تلفن با سیم و بی سیم خارج کشور این اداره اش الان موجوداست و ما نخواستیم که این ادارات را فورا داخل عملیات شرکت کنیم این بود که گفتیم فعلا این دو تا مجزا باشند تا اقدامات خودشان را انجام بدهند و شرکت هم کارهای خودش را بکند و بیشتر وقتش گرفتار اینها نشود از این جهت قائل به تفکیک شدیم و البته بعدها اینکار را خواهیم کرد.

نریمان - بنده پس گرفتم آقا

نایب رئیس – پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (پیشنهاددیگرآقای نریمان بشرح زیرقرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهادمی‌کنم تبصره زیربماده سوم اضافه شود.
تبصره - درمجمع عمومی صاحبان سهام شرکت سهامی تلفن ایران وزیران پست و تلگراف و تلفن و دارایی و اقتصاد ملی نمایندگی سهام دولت را خواهند داشت و کلیه تصمیمهایی که نمایندگان سهام دولت در موضوعات اساسنامه و یا تصویب بیلان عمل کرد سالیانه و بودجه جمع و خرج و همچنین تعیین و تا تغییر مدیر عامل و دو نفر اعضای دیگر هیئت مدیره و سه نفراعضای بازرسان شرکت اتخاذ می‌نمایند بر حسب موافقت قبلی هیئات دولت نسبت به آن مطالب خواهدبود چنانچه استثناء در حین مدت مقرره در اساسنامه شرکت تعیین اعضا هیاتهای مدیره و بازرسان ضرورت پیدا کند این تغییر حتما باید متکی به جهات و دلایلی باشد که هیات وزیران را قانع کند داشتن تخصص لااقل یکی ازاعضای هیئت مدیره در امور فنی تلفن لازم است.
تبصره - تعرفه حق الاشتراک و بهای مکالمات تلفن و میزان حقوق اعضای هیاتهای مدیره و بازرسان شرکت همچنین تعیین تعداد و نوع وسائط نقلیه سواری مورد احتیاج شرکت و طرز و حدود استفاده از آنها که منحصرا مربوط باحتیاجات و کارهای اداری باید باشد به پیشنهاد دولت بتصویب کمیسیون‌های پست و تلگراف و تلفن و بودجه مجلس شورای ملی خواهدرسید و دریافت هر گونه وجهی از مشترکین و استفاده کنندگان از تلفونهای عمومی بهر عنوان زاید برآنچه در تعرفه مصوبه تعیین شده ممنوع است. آئین‌نامه استخدامی کارمندان و کارکنان شرکت که در آن طریقه استخدام و میزان حقوق خدمت و بازنشستگی کارمندان و سایر مسائل مربوطه تعیین شده باشد با پیشنهاد دولت بتصویب کمیسیونهای امور استخدامی و پست و تلگراف مجلس شورای ملی خواهدبود. نریمان

ناظرزاده - بنده که خواندم ولی این آئین‌نامه شرکت بود

نایب رئیس - آقای نریمان

نریمان - بنده متاسفم که این دو تبصره یکقدری طولانی است ولی لازم است (قنات‌آبادی - خیلی هم طولانی بود) علتش را هم عرض کنم همانطورکه جناب آقای مهندس رضوی فرمودند این تشکیل دولت برای کارهای دولتی صحیح نیست و فقط برای احتراز و فرار از مقررات از قانون محاسبات عمومی است و باصطلاح برای پیداکردن آزادی عمل است که همین آزادی عمل هم بعقیده من مضراست بجهت اینکه اینها بودجه شان نمی‌آید به مجلس تصویب شود و مخارجی که می‌کنند معلوم نیست این است که بنده پیشنهادکردم دو قسمت را یکی تحت اختیار دولت گذاشته یک قسمتش را هم مرتبط کردم به کمیسیونهای مربوطه مجلس شورای ملی که تکلیفش را معلوم کنند این مطلب را هم عرض کنم اولا در لایحه پیشنهادی ذکر نشده که نماینده صاحب سهم کی باشد؟ بنده پیشنهادکردم که وزرای پست و تلگراف و تلفن و دارایی و اقتصاد ملی نماینده صاحبان سهم در مجمع عمومی باشند (مهندس حسیبی - این حرف صحیح است) و تصمیماتی که می‌گیرند یک قسمت از تصمیمات اساسیشان باید بتصویب هیئت دولت برسد چرا؟ بجهت اینکه شرکت صاحب سهمش دولت است (مهندس حسیبی - این هیچ عملی نیست) ملاحظه بفرمایید زیرا اساسنامه شرکت اهمیت بسیار فراوانی دارد در جریان کار شرکت اگر این اساسنامه قبلا بتصویب هیات وزیران برسد و بعد بمرحله عمل دربیاید بهتراست (مهندس حسیبی - دولت خودش صاحب سهم است) اینجا نوشته شده برای تاسیس و نگهداری و بهره برداری تلفن در کلیه شهرها وزارت پست و تلگراف به نمایندگی دولت... اینجا وزارت پست و تلگراف همه کارها را خودش می‌کند به نمایندگی دولت این است که بنده این تبصره را پیشنهاد کردم که سوء تفاهم رفع شود ولی این اقدام اساسی که باید تصمیمات از طرف صاحب سهم گرفته شود از طرف دولت گرفته شود (مهندس حسیبی - این نظر با قسمت اول تامین می‌شود) ممکن است آن سه نفر تصمیماتی بگیرند که دولت با آن موافق نباشد اینها را بنده در این پیشنهاد مشخص کردم. موضوعات اساسنامه بیلان عملیات سالیانه بودجه خرج و دخل و تعیین مدیرعامل - یکی از بزرگترین بلیات تغییر هیات مدیره و مدیر عامل است ازاین جهت که هر وقت می‌خواهند یکی از عزیزان و نورچشمیها را کاری بدهند هیات مدیره را که سه نفرند تصویب نامه صادر می‌کنند یا در مجمع عمومی می‌گویند خوبست هیات مدیره را هفت نفر کنیم عده بازرسان راسه نفر می‌کنند حقوقهای آنها را هر چه بخواهند اضافه می‌کنند هر روز تغییر و تبدیل می‌دهند باین ترتیب شرکت کارش پیشرفت نمی‌کند بایستی یک ثباتی در کارش باشد و ثباتش تامین نمی‌شود مگر اینکه هیات مدیره را اگر بخواهند تغییر بدهند بایستی با تصویب هیئت وزیران باشد و با دلایل موجه یعنی هیات دولت قانع بشود که این تغییر بچه منظور داده می‌شود (مهندس حسیبی - باید در اساسنامه باشد مثل مال سازمان برنامه و شرکتهای دیگر)یکی هم در تبصره دوم است که حتما یکی از افراد هیات مدیره دارای اطلاعات فنی باشد این را که دیگر هیچیک از آقایان منکرنیستند ولی وقتی در قانون تصریح شود البته بهتر است قسمت دوم راجع به تعرفه حق الاشتراک و بهای مکالمات تلفنی است عرض کنم در این قانون چیزی پیش بینی نشده‌است و مشترکین این مملکت دستخوش تصمیمات شرکت تلفن خواهند بود تا بحال شرکت تلفن خودش نمی‌توانست تعرفه را بالا ببرد مجبور بود که هیات وزیران تصویب کنند و وزارت پست و تلگرافت و تا بحال هم آقایان اطلاع دارند دولت موافقت نکرد با بالابردن تعرفه ولی وقتی این کار دست خود وزارت پست و تلگراف باشد بعقیده بنده صحیح نخواهد بود چون ممکن است شرکت درآمدی نداشته باشد یا خرجهایی پیش خواهد آمد از لحاظ حقوق هیات مدیره و اتومبیل و خرجهای دیگرآن وقت می‌روند سراغ مشترکین را می‌گیرند که در ممالک همجوار ماهی ۵۰ تومان می‌دهند چرا ما ماهی ۵۰ تومان نگیریم و همین طور جلو می‌روند بنده از لحاظ اینکه این یک نوع مالیاتی است که معتقدم که کمیسیون‌های مجلس اقلا باید این را تصویب کنند و زائد بر آن چه که برای تعرفه‌ها در این کمیسیونها تصویب می‌شود نباید گرفت موضوع دیگری که در این تبصره مخصوصا در نظرگرفته شده وضع استخدامی کارمندان شرکت است کارمندان شرکت فعلا یک وضع معینی دارند و یک آئین‌نامه‌ای دارند ولی وقتی مستخدم وزارت پست و تلگراف شوند آن وقت مقدارتشان بسته باین است که وزارت پست و تلگراف چه تصمیماتی درباره آنها بگیرد بعقیده بنده لازمه اش این است که این آئین‌نامه‌های استخدامی بتصویب کمیسیون‌های مربوطه مجلس شورای ملی که کمیسیون امور استخدامی و بودجه مجلس شورای ملی است برسد و حقوق یکعده ایی از افراد ایرانی بنظربنده باین ترتیب بهتر تامین می‌شود.

نایب رئیس - آقای وزیر پست و تلگراف


وزیر پست و تلگراف - عرض کنم بیشتر نظریات جناب آقای نریمان ضمن اساسنامه و آئین‌نامه شرکت تامین خواهد شد و راجع به قیمت تعرفه هم ما هیچوقت آزادی عمل را برای شرکت یا برای وزارت پست و تلگراف قائل نشدیم در نظرهم هست که در اساسنامه ذکرشود و همیشه این سنتی که بوده باقی باشد یعنی همیشه با پیشنهاد وزارت پست و تلگراف و تصویب هیات وزیران باشد کما اینکه این شرکت هم همین عمل را می کرد و حالا هم همینطور در نظراست راجع به صاحبان سهام ما اینجا فقط برای تشکیل شرکت نوشتیم وزارت پست و تلگراف برای اینکه یک رابطه ایی باشد ولی صاحبان سهام در خود اساسنامه همانطور که نظر جنابعالی است تامین خواهیم کرد ولی راجع به تعداد اعضای هیات مدیره و وضعشان و حقوقشان و اتومبیل و اینهاجناب آقای نریمان مطمئن باشید که ما منتهای دقت را خواهیم کرد و تعیین تکلیفشان را در اساسنامه خواهیم کرد و این را همانطور به نظرهیات مدیره و یا شرکت و یا وزارت پست و تلگراف نخواهیم گذاشت بنابراین تصورمی‌کنم باین ترتیب نظر جنابعالی در اساسنامه و آئین‌نامه‌هایی که بتصویب هیات دولت خواهد رسید تامین خواهدشد.

نبوی – اخطار نظامنامه ایی دارم

نایب رئیس - طبق چه ماده ایی؟

نبوی - یک ماده ایست در آئین‌نامه که پیشنهادها باید مرتبط با ماده ایی باشد که مطرح است پیشنهاد جناب آقای نریمان البته بلایحه مرتبط است ولی باین ماده مربوط نیست باضافه خیلی مفصل است بنده که ملتفت نشدم شاید سایرین هم متوجه نشده باشند (نریمان - اجازه بدهید توضیح بدهم) و برای اینکه هم رعایت آئین‌نامه شده باشد و هم آقایان خوب بفهمند این را خوب است بصورت یک ماده الحاقیه لطف کنند و در موقعش قرائت می‌شود و تصمیم گرفته می‌شود حالا ارتباطی با ماده بخصوصی ندارد و تمام قسمتهایی که فرمودند مرتبط نیست بنابراین فکرمی‌کنم که رای نمی‌شود گرفت.

نریمان - بنده این را بشکل ماده الحاقیه تنظیم می‌کنم و تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس - پیشنهاددیگری قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای شهیدی بشرح زیر قرائت شد)

ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می نمایم در تبصره ماده ۳ بجای جمله شهرهای داخلی نوشته شود شهرها و قصبات و دهات داخلی کشور

نایب رئیس - تامین شده است پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

تبصره - حق الاشتراک نباید بدون اجازه مجلس شورای ملی اضافه شود . تبصره فوق را برای الحاق به ماده سوم پیشنهاد می نمایم. حائری‌زاده

نایب رئیس - این را اجازه بفرمایید بماند برای ماده الحاقیه

حائری‌زاده - اجازه بفرمایید چون روی این موضوع صحبت شده توضیح بدهم (کریمی - مخالفی نیست) ما در این چند سال مشروطیت دولتهای جور واجوری داشته‌ایم همیشه بایستی فکرکنیم که یک دولتهایی که اسباب زحمت مردم هستند سرکارهستند تا دچار اشکال نشویم همیشه باید محکم کاری کرد این حق الاشتراک وقتی که بنا باشداز مردم پول بگیرند یک قسم مالیاتی است مثل آن تلگراف است و باید بتصویب مقامات لازم برسد در این خصوص من این پیشنهاد را کردم خیلی مختصر است چیزمهمی نیست حالا می‌فرمایید بصورت ماده الحاقیه تقدیم شود بنده حرفی ندارم با آقای نریمان می‌نشینیم و ماده الحاقیه می‌نویسیم از موقع استفاده می‌کنم یک فرمایشی جناب آقای وزیر پست و تلگراف فرمودند صاحبان سهام مقصرند من آنها را قاصر هم نمی‌دانم و دولت که نظارت در اموردارد مقصراست بله آقای وزیر پست و تلگراف دولت مقصر حقیقی است نه صاحبان سهام.

نایب رئیس - چون پیشنهادهای ماده سوم تمام شده رای می‌گیریم به ماده سوم البته بااصلاحات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد.

- تعیین موقع و دستورجلسه بعد - ختم جلسه[ویرایش]

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

نایب رئیس - با اجازه آقایان جلسه ختم می‌شود چون روز یکشنبه و ۳شنبه مصادف با ایام سوگواری است جلسه روز ۵ شنبه بیست و نهم ساعت سه قبل از ظهر خواهد بود. دستور هم بقیه این لایحه (مجلس یکساعت و سی وپنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - ذوالفقاری